هنر و سیاست در سراسر تاریخ جهان پیوندی نزدیک با یکدیگر داشتهاند. این مقاله به بررسی پرتره معروف امپراتریس سیشی چین، اثر کاترین آگوستا کارل، میپردازد. این اثر نمونهای از تلاشهای مشترک امپراتریس و دربار او برای ایجاد تصویری مثبت و باوقار از خود و بهتبع آن، چین است.
امپراتریس سیشی
امپراتریس سیشی (۱۸۳۵–۱۹۰۸) طولانیترین دوره نیابت سلطنت در چین را داشت و سلطنت او با یکی از پرآشوبترین دورههای تاریخ چین همزمان بود. او شاهد جنگهای اول و دوم تریاک، شورش تایپینگ، جنگ اول چین و ژاپن، شورش مشتزنها، و حمله روسیه به بخشهایی از چین بود.
سیشی در زندگی شخصی نیز با تراژدیهایی روبهرو شد. همسرش، امپراتور شیانفنگ، در سال ۱۸۶۱ درگذشت. سپس، در سال ۱۸۷۵، تنها پسرش، امپراتور تونگژی، به همراه همسرش، امپراتریس شیاوزهیی، بر اثر بیماری درگذشتند. این زوج جوان تنها ۱۸ و ۲۰ سال داشتند.
با وجود این مشکلات، سیشی توانست دورانی از آرامش نسبی و شکوفایی را حفظ کند. او قدرت شخصی خود را تقویت کرد و به تدریج نیروهای مدرنیته را وارد چین کرد. تلاشهای او، بهرغم کاستیهایش، نقش مهمی در جلوگیری از حذف کامل چین از صحنه بینالمللی داشت.
- 14 تا از ترسناک ترین نقاشی های جهان19/07/1402
سیشی بهعنوان یک زن بینالمللی
یکی از راههای سیشی برای بهبود تصویر خود در عرصه جهانی، باز کردن دروازههای شهر ممنوعه به روی مهمانان غربی بود. این تصمیم تصویری از شهر امپراتوری سلسلههای مینگ و چینگ را که پیش از این منطقهای انحصاری برای خانواده سلطنتی و مقامات بود، تغییر داد.
در اوایل دهه ۱۹۰۰، سیشی شروع به دعوت مقامات خارجی مستقر در پکن و همسرانشان به کاخ امپراتوری کرد. او از این فرصت برای گشودن درهای مذاکره با غرب، هم برای خود و هم برای چین، استفاده کرد. با توجه به تفکیکهای جنسیتی در سلسله چینگ، سیشی این مقامات را در کاخ امپراتوری میپذیرفت، اما همسران آنها را در اقامتگاه شخصی خود ملاقات میکرد.
او در این دیدارها، با دقت تمام، محیط را طراحی میکرد تا میهمانانش تصویری مثبت از خود و کشورش دریافت کنند. از انتخاب لباسها و چیدمان مبلمان گرفته تا گزینش کلمات و مترجمان، هر جزئیات تحت نظر او بود.
علاوه بر سیشی، سه زن دیگر نقشی اساسی در این همکاری بینفرهنگی ایفا کردند: یو در لینگ، سارا پایک کانگر، و البته خود نقاش، کاترین آگوستا کارل.
یو در لینگ
یو در لینگ (۱۸۸۱–۱۹۴۴) از خاندان هانجون بنر بود و دختر دیپلمات برجسته، یو کنگ. او که مادری نیمهآمریکایی داشت، در کودکی تحت تعلیمات گستردهای در آداب دربار چین و ادبیات کلاسیک این کشور قرار گرفت. یو در لینگ همچنین همراه با پدرش به ژاپن سفر کرد و بیشتر سالهای جوانی خود را در فرانسه گذراند. پس از بازگشت به چین، او به یکی از اعضای ارزشمند دربار سیشی تبدیل شد و در دیدارهای امپراتریس با مهمانان غربی، زبانهای انگلیسی، فرانسوی، و ژاپنی را ترجمه میکرد و بهعنوان رابطی میان فرهنگ شرق و غرب عمل میکرد.
اگرچه پدر یو در لینگ ارتباط نزدیکی با سیشی داشت، اما او در مدت کوتاهی توانست جایگاه ویژهای نزد امپراتریس پیدا کند. مهارتهای چندزبانه او و شخصیت متفکرانهاش باعث شدند سیشی به او احترام بگذارد. امپراتریس حتی با بخشیدن هدایای متعدد، لباسهای نفیس، و عنوان افتخاری «شاهزاده خانم»، اهمیت یو در لینگ را در دربار نشان داد.
عکسهایی که از این دوره باقی ماندهاند، پیوند عاطفی میان یو در لینگ و سیشی را به تصویر میکشند. در یکی از این تصاویر، یو در لینگ بهگونهای صمیمانه بازوی سیشی را گرفته است، حرکتی که براساس قوانین سختگیرانه دربار چینگ، نهتنها غیرمعمول بلکه ممنوع بود. این سطح از نزدیکی نشان میدهد که سیشی با یو در لینگ مانند عضوی از خانواده سلطنتی رفتار میکرد.
سارا پایک کانگر
سارا پایک کانگر (۱۸۴۳–۱۹۳۲)، همسر دیپلمات آمریکایی ادوین کانگر، یکی دیگر از زنان تأثیرگذار در این پروژه بود. کانگرها بین سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۵ در چین اقامت داشتند. سارا کانگر در چندین موقعیت دیپلماتیک به حمایت از سیشی پرداخت و به تقویت روابط بینالمللی چین کمک کرد.
در یکی از معروفترین عکسها، سارا کانگر در کاخ تابستانی دست سیشی را گرفته است. این تصویر، به دلیل نقض عرفهای دربار چینگ در مورد ممنوعیت تماس فیزیکی، اهمیت ویژهای دارد. بر اساس سنتهای چینی آن زمان، گرفتن دست تنها میان همسران یا دوستان بسیار نزدیک مجاز بود.
کانگر توانست سیشی را قانع کند تا برای پرترههایی به سبک غربی ژست بگیرد. او معتقد بود این کار به بازسازی تصویر بینالمللی سلسله چینگ، که پس از شورش مشتزنها آسیبدیده بود، کمک خواهد کرد. ابتدا، سیشی از پیشنهاد پرترهنگاری خود در زمان حیات شوکه شد، چراکه در چین سنتی، چنین پرترههایی معمولاً برای نیاکان متوفی کشیده میشدند و در مراسم خاکسپاری به نمایش درمیآمدند. در نهایت، با پافشاری یو در لینگ و سارا کانگر، سیشی این پروژه را پذیرفت.
کاترین آگوستا کارل
کاترین کارل (۱۸۶۵–۱۹۳۸)، متولد نیواورلئان، لوئیزیانا، نقاشی بود که تحصیلات هنری خود را در کالج زنان ایالت تنسی آغاز کرد و پس از سال ۱۸۸۲ برای ادامه تحصیل به پاریس رفت. در آنجا، او با یو در لینگ آشنا شد و دوستی و همکاری آنها در چندین پروژه ادامه یافت. سبک کارل ترکیبی از پرترهنگاری کلاسیک آمریکایی اواخر قرن نوزدهم و تأثیراتی از آکادمیسم فرانسوی بود.
کارل علاوه بر فعالیتهای هنری، به عناصر غیرغربی علاقهمند بود. برای نمونه، اثری با نام «زیبای شرقی» دیدگاه او را نسبت به شرق به تصویر میکشد. این اثر، با وجود استفاده خلاقانه از رنگها، بخشی از گفتمان انتقادی درباره ایدهآلسازی شرق در «اورینتالیسم» است.
زمانی که سفارش رسمی پرتره سیشی به کارل داده شد، او به کاخ تابستانی دعوت شد و در طی یازده ماه چهار نقاشی از سیشی خلق کرد. اگرچه کارل تحت نظارت شدید دربار چینگ قرار داشت و نمیتوانست شهر ممنوعه را آزادانه کاوش کند، اما او و یو در لینگ این دوره را تجربهای لذتبخش توصیف کردهاند که به دوستی طولانیمدت آنها منجر شد.
نقاشی امپراتریس
از اشتیاق تا کنترل
در ابتدا، سیشی به فرآیند نقاشی علاقه نشان میداد. او که با شیوههای غربی پرترهنگاری آشنا نبود، از مشاهده کارهای کارل کنجکاو بود و با دقت کار او را دنبال میکرد. اما جلسات متعدد نقاشی، که برخلاف روشهای سنتی چینی نیاز به ژستهای طولانی داشت، او را خسته و آزرده کرد. در روش چینی، هنرمند پس از مشاهده کوتاه از سوژه، بقیه جزئیات را با تخیل خود تکمیل میکرد.
سیشی پس از مدتی از ژست گرفتن امتناع کرد. به همین دلیل، یو در لینگ و خواهر کوچکش یو رونگ لینگ، که به ترتیب ۲۳ و ۲۲ ساله بودند، بهجای او ژست گرفتند. این کار باعث شد تصویر نهایی، امپراتریس ۶۹ ساله را بهطور قابلتوجهی جوانتر نشان دهد، اما همین امر رضایت سیشی را جلب کرد.
سیشی کنترل کامل بر تمام جنبههای نمادین نقاشی داشت. برای برجسته کردن جایگاه خود بهعنوان امپراتریس، او خواست تا تصاویری از ققنوس و طاووس در نقاشی گنجانده شود. همچنین اصرار داشت که از مرواریدها، لباسهای ابریشمی زرد روشن، و محافظهای ناخن یشمی استفاده شود تا نسب اشرافی خود را از طریق شکوه و جلال به نمایش بگذارد. این دخالتهای مستقیم سیشی در روند کار، این پرترهها را به تصاویری سیاسی تبدیل کرد.
چهار پرتره
از میان چهار پرترهای که کارل از سیشی خلق کرد، هرکدام نقش و هدفی خاص داشتند:
- پرتره رسمی: تصویری نزدیک از امپراتریس در لباس درباری که در سالن ورودی کاخ قرار داشت. این اثر اکنون بخشی از نمایشگاه دائمی موزه کاخ پکن است.
- پرتره گمشده: این اثر برای اتاق شخصی سیشی طراحی شده بود. گفته میشود که در این نقاشی، امپراتریس در فضایی غیررسمی و با آزادی هنری بیشتری به تصویر کشیده شده است.
- نسخه پیشنویس: این نقاشی، بهعنوان پیشطرح برای استفاده رسمی در کاخ نگهداری میشد و مقدمهای برای پرتره نهایی بود.
- پرتره اصلی: نقاشی نهایی که مطابق برنامه سارا پایک کانگر طراحی شده بود. در این اثر رسمی، سیشی با لباس کامل درباری و در پسزمینهای که نماد دربار امپراتوری است، دیده میشود. این پرتره برای نمایش در نمایشگاه جهانی سنت لوئیس در سال ۱۹۰۴ طراحی شده بود تا تصویر سلسله چینگ را در عرصه بینالمللی بازسازی کند.
برخورد فرهنگها
این پرترهها نتیجه همکاری میان امپراتریس و هنرمند بودند، اما در عین حال تضادهای فرهنگی میان سنتهای شرقی و غربی را آشکار کردند. برای مثال، امپراتریس که متوجه شد تکنیکهای پرسپکتیو و سایهپردازی غربی در هنر چینی کمتر استفاده میشوند، خواست تا این عناصر در نقاشیها به حداقل برسند و آثار بیشتر با رویکرد چینی همخوانی داشته باشند.
یکی دیگر از مسائل فرهنگی، امضای کارل روی پرترهها بود. برخلاف هنرمندان چینی که معمولاً آثار خود را امضا نمیکردند، کارل این کار را انجام داد. این موضوع باعث بحث و گفتوگو میان سیشی و یو در لینگ شد. همچنین اختلاف دیگری بر سر پرداخت دستمزد کارل وجود داشت. سیشی بهجای پرداخت پول، ترجیح میداد با اعطای مقام رسمی در دربار چینگ به او پاداش دهد. برای هنرمندان چینی، چنین مقامی امنیت شغلی مادامالعمر فراهم میکرد.
سرانجام، یو در لینگ توانست سیشی را قانع کند که هم اجازه دهد کارل امضای خود را حفظ کند و هم او را با مبلغی قابلتوجه، بهجای مقام رسمی، پاداش دهد.
پرتره در سفر
چینگ و بخش آمریکایی
در ۴ مه ۱۹۰۴، پرتره از پکن به نمایشگاه جهانی سنت لوئیس منتقل شد. جالب اینجاست که این اثر نه در بخش چینی، بلکه در بخش آمریکایی نمایش داده شد. دلیل این موضوع این بود که نقاش آمریکایی بود و همچنین خود سیشی خواسته بود پرتره در آنجا به نمایش درآید تا مخاطب اصلی او، یعنی آمریکاییها، را تحتتأثیر قرار دهد.
این تلاش نتیجهبخش بود. گفته میشود که پرتره «همیشه بازدیدکنندگان بسیاری را به خود جذب میکرد» و تا پایان نمایشگاه حدود ۲۰ میلیون نفر آن را دیدند.
اهمیت و تأثیر
موضوع پرتره و همراهان چینی که به نمایشگاه اعزام شدند، در مطبوعات بینالمللی بازتابی مثبت یافت. هیچیک از گزارشهای مرتبط با نمایشگاه، این اثر را با شورش مشتزنها مرتبط ندانستند. برخی روزنامهها تلاشهای سیشی را، بهعنوان اولین حاکم چینی که در یک نمایشگاه جهانی شرکت کرد، تحسین کردند.
در مقابل، انتقادات منفی عمدتاً از سوی منتقدان هنری به کارل وارد شد. آنها مهارت او در پرسپکتیو و سایهپردازی و همچنین اندازه بیشازحد بزرگ نقاشی را زیر سؤال بردند. این منتقدان که از زمینههای فرهنگی و سیاسی بیخبر بودند، کارل را بهسادگی هنرمندی ضعیف دانستند.
نتیجهگیری
این پرتره به سیشی کمک کرد تا تأثیرات منفی شورش مشتزنها را بر چهره بینالمللی سلسله چینگ کاهش دهد. فراتر از نمایشگاه سنت لوئیس، بسیاری بر این باورند که سیشی با پذیرش نقاشی به سبک غربی، از محدودههای سنتی خود فراتر رفت و این رسانه را به ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی خود تبدیل کرد.
این پرتره نهتنها قدرت سیاسی سیشی را حفظ کرد، بلکه تصویر بینالمللی دولت چینگ را نیز بهبود بخشید. برای کاترین کارل، این تجربه فرصتی بود تا محدودیتهای بیان هنری خود را در تقابل با فرهنگ و سیاست چینی بیازماید. در نتیجه، این آثار محصول همکاریهای هنری، سیاسی، و بینفرهنگی دشوار اما مؤثر بودند که تأثیری ماندگار بهجا گذاشتند.