هنری

پنج نقاشی از آدولف ولفلی؛ نقاشی که یک بیمار روانی بود!

آدولف ولفلی امروز در کنار اصطلاح «هنر بیرونی» یا “Art Brut” شناخته می‌شود؛ واژه‌ای که ژان دوبوفه در سال ۱۹۴۵ برای جلب توجه به آثار هنرمندان خودآموخته و طردشدگان اجتماعی ابداع کرد. ولفلی پیش از آنکه آثارش پس از مرگ به جایگاهی شاهکارگونه برسند، به عنوان بیمار روانی بستری شده بود. در اینجا از طریق پنج اثر، نگاهی گذرا به دنیای شگفت‌انگیز او خواهیم داشت.

آدولف ولفلی در سلول خود، ۱۹۲۱، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.
آدولف ولفلی در سلول خود، ۱۹۲۱، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.

آدولف ولفلی که بود؟

آدولف ولفلی در سال ۱۸۶۴ در شهر برن سوئیس به دنیا آمد. او در ده سالگی یتیم شد و در نظام پرورشگاه‌های دولتی، مورد سوءاستفاده‌های جسمی و جنسی مکرر قرار گرفت. ولفلی دوران کودکی خود را به کار در مزارع گذراند و سپس به مدت یک دهه به عنوان کارگر دوره‌گرد مشغول بود. پس از چندین اتهام تعرض به کودکان، به بیماری اسکیزوفرنی تشخیص داده شد و در سال ۱۸۹۵ به آسایشگاه والدائو در برن منتقل شد، جایی که تا پایان عمرش در سال ۱۹۳۰ در آن ماند.

«آثار ولفلی چنان کیفیت و جذابیتی دارند که هرگز به طور کامل نادیده گرفته نشده‌اند، هرچند که از سوی دنیای رسمی هنر چندان مورد تقدیر قرار نگرفته‌اند.»
— والتر مورگنتالر

۱. فلزناو برن (Felsenau Bern)

آدولف ولفلی، فلزناو برن، ۱۹۰۷، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.

ولفلی الهام خویش را از دوران کودکی پُررنج و همچنین مبارزه‌هایش با بیماری و اعتیاد به الکل گرفت. او از سال ۱۸۹۹ آغاز به خلق آثار هنری کرد، اما کارهای برجسته‌ترش – از جمله «فلزناو برن» – در سال ۱۹۰۷ و تحت هدایت روان‌پزشک خود، والتر مورگنتالر، پدید آمد.
در سال ۱۹۰۸، ولفلی نگارش «زندگی‌نامه» خیالی خود را آغاز کرد؛ مجموعه‌ای متشکل از روایت‌ها، آهنگ‌سازی‌ها و تصویرسازی‌ها. کتاب جنون و هنر: زندگی و آثار آدولف ولفلی، که مورگنتالر در سال ۱۹۲۱ منتشر کرد، شناخت گسترده‌تری برای ولفلی به ارمغان آورد.

۲. گروه-کپسه تیمارستان (Mental Asylum Band-Copse)

آدولف ولفلی، گروه-کپسه تیمارستان، ۱۹۱۰، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.

ولفلی آثار خود را در پنج بخش عمده سازمان‌دهی کرد که شامل نثر، شعر، نقاشی و موسیقی می‌شدند. این پروژه عظیم، ۲۵هزار صفحه و بیش از ۱۶۰۰ نقاشی را در بر می‌گرفت که در قالب ۴۵ جلد دست‌ساز و ۱۶ دفترچه تنظیم شده بود. این کار سترگ تا هنگام مرگ ولفلی ادامه یافت.

«خلاصه اینکه، تمامی مطالب این کتاب کوچک بازتابی از روحیه، ظاهر و ذات یک دیوانه است؛ همان‌طور که در عنوان آغازین آن به روشنی آمده. اما در عین حال، گزارشی وفادار و بازنمایی صادقی از احوال من است. امیدوارم خواننده‌ی محترم، این تفریحی را که در سلول تیمارستان ترتیب داده‌ام، ارج نهد.»
— آدولف ولفلی

اولین کتاب این مجموعه، با عنوان از گهواره تا گور، در برگیرنده‌ی ۹ بخش است که بین سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۲ نوشته شد. آثار تصویری این بخش، همچون «گروه-کپسه تیمارستان»، با مداد رنگی خلق شده‌اند. در این روایت‌ها، ولفلی دوران کودکی تلخ خود را به داستانی خیال‌انگیز از ماجراجویی‌ها، اکتشافات و خطرات فراموش‌شده بدل می‌کند.

۳. سنت آدولف و همسر محبوبش (Saint Adolf and His Beloved Wife)

آدولف ولفلی، سنت آدولف و همسر محبوبش، عظمت کبریا، ملکه بزرگ و ویگالینای بزرگ، ۱۹۱۳، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.
آدولف ولفلی، سنت آدولف و همسر محبوبش، عظمت کبریا، ملکه بزرگ و ویگالینای بزرگ، ۱۹۱۳، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.

در کتاب بعدی، با عنوان کتاب‌های جغرافیایی و جبری (۱۹۱۳–۱۹۱۶)، ولفلی شخصیت اسطوره‌ای خود را جشن می‌گیرد. در این بخش، هنرمند آینده‌ای باشکوه را به تصویر می‌کشد که در آن، خود را فرمانروای سیارات می‌بیند. آثار این دوره، نظیر «سنت آدولف و همسر محبوبش»، نه تنها به سراسر کره زمین بلکه به گستره‌ی کیهان نیز می‌اندیشند. این آینده‌ی باشکوه زمانی به اوج می‌رسد که ولفلی خود را «سنت آدولف دوم» می‌نامد.

۴. لوله‌ی قادر مطلق (Almighty Tube)

آدولف ولفلی، لوله‌ی قادر مطلق، ۱۹۱۸، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.

کتاب سوم این مجموعه با عنوان جزوه‌هایی با آوازها و رقص‌ها بیش از ۷۰۰۰ صفحه را در بر می‌گیرد. در این مرحله، ولفلی اثر عظیم خود درباره‌ی «آفرینش بزرگ سنت آدولف» را با موسیقی‌های رژه، پولکا و مازورکا بسط می‌دهد.
آثاری چون «لوله‌ی قادر مطلق» شامل ترکیبی از تصنیف‌های موسیقایی، تصویرسازی‌ها و کلاژهایی از بریده‌های مجله‌ها هستند که با هم چشم‌اندازی خیال‌انگیز از دنیای تازه‌ی ولفلی و آرزوهایش می‌آفرینند.
در این بخش، موسیقی، نقاشی و متن، همگی تاروپود خیال‌های بزرگ او را شکل می‌دهند.

دو کتاب آخر او، آلبوم‌هایی با رقص‌ها و مارش‌ها (هشت کتاب، ۱۹۲۴–۱۹۲۸) و مارش تشییع جنازه (شانزده کتاب، ۱۹۲۸–۱۹۳۰، ناتمام)، آمیزه‌ای از قطعات موسیقایی و اشعار را شامل می‌شوند.

«چیز زیباتری از این هرگز ندیده‌ام!
در ابدیت خداوند:
و امروز ناچارم فرو افتم!
چرا: من بسیار پهناورم!
دیگر نمی‌توانم بر پا بمانم!
پس بدرود ای هر فایت!
اگر بار دیگر محبوبم را می‌دیدم،
با او به گردش می‌رفتم.»
— آدولف ولفلی، ترانه‌ای نوستالژیک برای محبوبم

ولفلی به شکلی شگفت‌آور وسواس‌گونه بر آثار خود تمرکز داشت. نقاشی‌هایش از الگوهای چهره‌های نقاب‌دار، گل‌ها، مارها، نقش‌های هندسی و گیاهی سرشار بود. او با مداد رنگی روی کاغذهای روزنامه‌ای کار می‌کرد و به انزوا در آفرینش اصرار داشت.

۵. هنر نان (Bread Art)

آدولف ولفلی، ویلیانا دولسیا (The Veieliaana of Dulssia)، ۱۹۱۷، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.
آدولف ولفلی، ویلیانا دولسیا (The Veieliaana of Dulssia)، ۱۹۱۷، بنیاد آدولف ولفلی، برن، سوئیس.
آدولف ولفلی، برج ژاپن (Japan Tower)، ۱۹۲۰.
آدولف ولفلی، برج ژاپن (Japan Tower)، ۱۹۲۰.
آدولف ولفلی، والس سنت آدولف (Folio: Waltz of Saint Adolf)، ۱۹۱۶.
آدولف ولفلی، والس سنت آدولف (Folio: Waltz of Saint Adolf)، ۱۹۱۶.

همراه با آثار روایی عظیم خود، ولفلی آثاری تک‌برگی نیز خلق می‌کرد. از سال ۱۹۱۶ به طور منظم بر روی ورق‌های جداگانه کار می‌کرد تا پاسخگوی تقاضای فزاینده باشد.
او این آثار را با مداد رنگی خلق می‌کرد و گاه آن‌ها را با کلاژهای مجله‌ای می‌آراست. این نقاشی‌ها را برای تهیه‌ی مداد رنگی و توتون با دیگران مبادله می‌کرد یا به مجموعه‌داران می‌فروخت.
سرپرست او، والتر مورگنتالر، این مجموعه را «هنر نان» نامید، چرا که فروش این آثار بخشی از معیشت ولفلی را تأمین می‌کرد.

از میان بیش از هزار نقاشی تک‌برگی او، حدود ۷۶۰ اثر باقی مانده است.
پشت این نقاشی‌ها معمولاً توضیحاتی نوشته شده بود که آن‌ها را به افسانه‌ی عظیم سنت آدولف پیوند می‌داد، اگرچه طراحی این آثار ساده‌تر بود تا با سلیقه‌ی خریداران همخوانی داشته باشد.

«کار اینجاست! نمی‌توانید تصور کنید چقدر دشوار است که چیزی از قلم نیفتد. اگر کسی از قبل دیوانه نبود، حتماً در این راه دیوانه می‌شد!»
— آدولف ولفلی

نتیجه‌گیری

آدولف ولفلی در دورانی که تحولات بنیادینی در دنیای هنر رخ می‌داد، شاهکارهایی بی‌بدیل خلق کرد.
با آنکه آثارش در سطحی قرار داشت که می‌توانست با جنبش‌های پیشروی زمان خود چون کوبیسم ارتباط برقرار کند، اما در عین حال جوهره‌ای ناب و اصیل داشت که او را از رویکردهای ساختارشکن معاصرانش متمایز می‌کرد.

ولفلی را می‌توان پیشگامی در هنر بیرونی یا Art Brut دانست.
آثار او در سال ۱۹۴۹ توسط ژان دوبوفه به نمایش گذاشته شد و امروزه در موزه‌هایی چون موزه کلینیک والدائو و موزه هنر مدرن نیویورک (MoMA) نگهداری می‌شوند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا