نقاشی پویایی یک سگ در بند اثر جیاکومو بالا
«پویایی یک سگ در بند» اثر جیاکومو بالا، یکی از شاهکارهای برجستهی تصویرسازی از حیوانات خانگی، جنبش فوتوریسم، و هنر ایتالیای اوایل قرن بیستم به شمار میرود.
فوتوریسم
جیاکومو بالا (۱۸۷۱–۱۹۵۸) از هنرمندان برجستهی ایتالیایی در اوایل قرن بیستم بود و بهعنوان یکی از پیشگامان جنبش فوتوریسم نقش مهمی ایفا کرد. فوتوریسم جنبشی هنری بود که بر شکستن پیوند با گذشتهی ایستا و ایستاده تأکید داشت و ایدههای انقلابی را ترویج میکرد.
هنرمندان فوتوریست بر این باور بودند که ایتالیا در رکود فرو رفته و اسیر میراث گذشتهی خود شده است. آنها موزهها و کتابخانهها را آرامگاههایی بیروح میدانستند و معتقد بودند که هنر، جامعه، و سیاست ایتالیا باید سرعت و پویایی زندگی مدرن را در آغوش بگیرد.
«پویایی یک سگ در بند» نمونهی شاخصی از فوتوریسم محسوب میشود و بهطرزی ماهرانه ارزشهای بنیادی این جنبش یعنی حرکت و سرعت را به تصویر میکشد.
ترکیببندی
«پویایی یک سگ در بند» یک نقاشی رنگروغن روی بوم به ابعاد ۱۱۰ در ۹۰ سانتیمتر (۴۳ در ۳۵ اینچ) است. این اثر زنی رهگذر را نشان میدهد که سگ کوچکی را به بند کشیده است.بسیاری از عناصر این نقاشی تکرار و محو شدهاند تا حس حرکت رو به جلو را در دو پیکر اصلی اثر القا کنند. ترکیببندی آن به گونهای است که به نظر میرسد از چندین عکس رویهمافتاده تشکیل شده است—تصاویری که لحظات پیدرپی یک حرکت مداوم را به ثبت رساندهاند.
سگ داشهوند
بدون شک، ستارهی اصلی این نقاشی، سگ داشهوند است که نیمهی پایینی صحنه را دربرگرفته است. پاهای کوتاه و کوچک آن در حرکتی پرشتاب و چرخشی محو شدهاند که گامهای صاحبش را تقلید میکند.
هر یک از پنجههای سگ تقریباً هشت تا ده بار در موقعیتهای مختلف راه رفتن تکرار شدهاند و این تکرار، حس پویایی را تقویت میکند. پاهای سگ مانند سایههایی محو و شبحوار هستند که با خطوطی شکسته و تار به یکدیگر متصل شدهاند و توهم حرکت مداوم را به شکلی چشمگیر ایجاد میکنند.
شادی یک سگ در حال حرکت
مانند بیشتر سگها، این داشهوند نیز از قدم زدن لذت میبرد و این حس سرزندگی در تمام حرکاتش مشهود است. دم سگ حالتی شبیه به برس بطری یا برگ نخل دارد که با شادمانی از یک سمت به سمت دیگر تکان میخورد.
چیزی در ذات این صحنه نهفته است که آن را جذاب و دلنشین میکند—شاید به این دلیل که لحظهای از شادی خالص و بیواسطهی یک حیوان خانگی را به تصویر میکشد. معصومیت کودکانهی این لذت ساده، آن را تأثیرگذارتر میسازد.
دوستداران حیوانات از دیدن شادی آنها لذت میبرند، و جیاکومو بالا این احساس را با هیجانی پرانرژی در اثر خود به ثبت رسانده است. حتی لرزشهای کوچک گوشهای سگ هنگام حرکت نیز بر نشاط و پویایی صحنه میافزاید، و این جزئیات، نقاشی را دوستداشتنیتر و زندهتر میکند.
زن رهگذر
نیمهی بالایی نقاشی تحت تسلط پیکر یک زن رهگذر است. او دامنی بلند و تیره به تن دارد و چکمههایی چرمی و ضخیم پوشیده است. همانند پنجههای سگش، چکمههای زن نیز چندین بار تکرار شدهاند تا توهم حرکت همزمان را ایجاد کنند.این تکرار، لحظاتی مجزا از راه رفتن را همچون مراحل پیدرپی یک حرکت مداوم ثبت میکند، گویی این صحنه طی یک لحظهی کوتاه و پرانرژی به تصویر کشیده شده است. تکرار این عنصر، انیمیشنی از راه رفتن را در حالت محو و تار بازآفرینی میکنددرست مانند عکسهایی که با نوردهی چندگانه گرفته شدهاند و مراحل مختلف یک حرکت را در یک قاب ترکیب میکنند.
بند سگ
در میانهی نقاشی، بند سگ به شکلی خمیده و منحنی در نوسان است و یکی از عناصر غالب ترکیببندی محسوب میشود. برخلاف پنجههای سگ و گامهای زن که چندین بار تکرار شدهاند، بند تنها چهار بار تکرار شده است. دلیل این تفاوت آن است که نوسان بند با فرکانسی کمتر از حرکت سریع پاها رخ میدهد.جیاکومو بالا با این روش، حسی از سرعت و زبان بصری حرکت را القا میکند. او رابطهای ظریف میان تعداد دفعات تکرار و میزان شتاب یک حرکت برقرار کرده است. برای نمونه، یک شیء ثابت هیچ تکراری نخواهد داشت، در حالی که هرچه یک عنصر سریعتر حرکت کند، تکرار بیشتری در تصویر خواهد یافت.به همین ترتیب، بند سگ که آهستهتر از پاهای زن و سگ حرکت میکند، تنها چند بار تکرار شده است، درحالیکه پاها که با سرعت بیشتری در حال حرکتاند، تکرارهای بیشتری دارند. این تکنیک، نهتنها ریتم حرکت را بهخوبی نشان میدهد، بلکه نوعی مقیاسبندی هوشمندانه میان حرکت آرام بند و شتاب بالای سگ و زن رهگذر ایجاد میکند.
زمین
رگههای کمرنگ صورتی و سبز، پسزمینهای محو و مورب را تشکیل میدهند که سگ داشهوند، زن رهگذر و بند او را احاطه کرده است. این پسزمینهی تار، سطح زمینی را نشان میدهد که این دو پیکر بر روی آن حرکت میکنند.
خطوط باریک و نقطهای در این زمینه، توهم یک چشمانداز در حال عبور با سرعت بالا را ایجاد میکنند—ذرات و لکههایی که بهسرعت از مقابل دیدگان میگذرند. این الگوی دانهدانه و محو شباهتی به جلوههای تصویری «هایپردرایو» در جنگ ستارگان یا «وارپ درایو» در پیشتازان فضا دارد.
اگرچه این جلوهها متعلق به دنیای علمی-تخیلی هستند، اما همگی حرکتی فوقالعاده سریع را القا میکنند—و دقیقاً همین حس سرعتی است که جیاکومو بالا در این اثر به نمایش گذاشته است.
این زن و سگش، صرفاً در حال قدمزدن نیستند—آنها با سرعتی شگفتانگیز از روی زمین عبور میکنند.
مونتپولچیانو
جیاکومو بالا نقاشی «پویایی یک سگ در بند» را در مه ۱۹۱۲، زمانی که به مونتپولچیانو در نزدیکی سینای ایتالیا سفر کرده بود، خلق کرد. این منطقه به خاطر زمینهای سفید و غبارآلودی که با لکههایی از رنگهای سبز و صورتی آراسته شدهاند شهرت دارد.ازاینرو، بسیاری بر این باورند که پسزمینهی نقاشی، جوهرهی رنگارنگ این چشمانداز توسکانی را بازتاب میدهد. بالا با استفاده از رنگها و بافتهای خاص، نهتنها حس حرکت را در اثر خود به تصویر کشیده، بلکه فضایی الهامگرفته از طبیعت اطرافش را نیز خلق کرده است.
سایهها
یکی دیگر از نکات قابلتوجه در این نقاشی، نبود سایههای مشخص است. تنها سایهی محوی در زیر پنجههای سگ و پای زن دیده میشود. این موضوع نشان میدهد که صحنه احتمالاً در حوالی ظهر و زیر نور مستقیم خورشید رخ داده است.شاید جیاکومو بالا روزی در حوالی مونتپولچیانو زنی را دیده که در میانهی روز سگ خود را میبرد، و این صحنه در ذهنش جرقه زده که «این سوژهای عالی برای نقاشی خواهد بود!»او چنان به اثر نهایی خود اطمینان داشت که امضای خود را با زاویهای مورب در گوشهی پایین سمت راست قرار داد، همراستا با خطوط زمینه. امضای او نیز مانند سایر عناصر اثر، سرشار از انرژی پویا است.این امضا نهتنها حس حرکت و سرعت را، که جوهرهی فوتوریسم است، تداعی میکند، بلکه دلیل آن را نیز روشن میسازد که چرا «پویایی یک سگ در بند» یک شاهکار در میان نقاشیهای حیوانات خانگی، جنبش فوتوریسم، و هنر ایتالیای اوایل قرن بیستمبه شمار میرود.