نقاشی بازی شطرنج اثر سوفونیسبا آنگویسولا
سوفونیسْبا آنگوئیسولا بیشتر به خاطر خودنگارههایش و پرترههایی که از خاندان سلطنتی اسپانیا کشیده است، شناخته میشود. اما شاید بحثبرانگیزترین اثر او بازی شطرنج باشد، جایی که سه خواهرش را در حال انجام بازیای به تصویر کشیده که معمولاً مختص مردان محسوب میشد. این اثر در زمان حیات او مورد توجه قرار گرفت و شواهدی وجود دارد که جورجو وازاری پس از بازدید از خانه خانوادگی او، از این نقاشی به نیکی یاد کرده است. اما آنچه که این اثر سوفونیسْبا را از دیگر پرترههای دوره رنسانس که اشخاص را در حال بازی شطرنج به تصویر میکشند متمایز میکند، چیست؟
هنرمند خانواده
سوفونیسْبا آنگوئیسولا در قرن شانزدهم در شهر کرمونا، ایتالیا، متولد و بزرگ شد. او در نهایت به عنوان یکی از نخستین زنان نقاش پرتره در اروپا شناخته شد. با توجه به اینکه در یک خانواده اشرافی به دنیا آمده بود، این تصور به وجود میآید که او میتوانست به فرصتهای بیشتری برای تبدیل شدن به یک نقاش دست یابد. این موضوع تا حدی درست است، اما از آنجا که خانوادهاش فقیر بود و او به عنوان زنی محدود در جامعه آن زمان امکان دسترسی به مدلها را نداشت، ناچار شد سوژههای نقاشی خود را از میان اعضای خانوادهاش انتخاب کند. به عنوان یکی از شش خواهر و یک برادر، او اغلب خانوادهاش را به تصویر میکشید. در همین راستا، سه خواهرش در نقاشی بازی شطرنج حضور دارند.بازی شطرنج نه تنها بیننده را در یک فعالیت روزمره درگیر میکند، بلکه بازتابی از واقعیتهای اجتماعی و نابرابری جنسیتی نیز هست، همانطور که پیوند میان اعضای خانواده را نیز به تصویر میکشد. همانگونه که عنوان اثر نشان میدهد، محوریت نقاشی حول بازی شطرنج است. این بازی که در آن زمان محبوبیت داشت، به ندرت با زنان مرتبط دانسته میشد، حتی در حوزه نقاشیهای پرتره.
شطرنج در قرن شانزدهم
در دوران رنسانس ایتالیا، شطرنج یک بازی مردانه محسوب میشد. مردان اغلب در کنار این بازی به تصویر کشیده میشدند تا مهارت خود را در نبرد و استراتژی به نمایش بگذارند. این بازی به عنوان سرگرمیای برای اشرافزادگان تحصیلکرده جایگزین قمار شده بود و طرفداران زیادی داشت، چرا که پیروزی در آن نه به شانس، بلکه به دانش و مهارت در تاکتیکها وابسته بود.در معدود نقاشیهای قرن شانزدهم که زنان را در حال بازی شطرنج نشان میدادند، آنان به عنوان بازیکنانی کمجرئت و ناتوان به تصویر کشیده میشدند. این زنان معمولاً در حضور یک مرد یا در حال بازی مقابل او بودند و هرگز به عنوان رقبایی مطمئن و موفق دیده نمیشدند. برای نمونه، در نقاشی بازی شطرنج اثر جولیـو کامپی که در سال ۱۵۳۰ کشیده شده است، زنی دیده میشود که از صفحه شطرنج روی برگردانده و توجهی به بازی ندارد.اما همهچیز زمانی تغییر کرد که سوفونیسْبا آنگوئیسولا، خواهرانش را در حال بازی شطرنج به تصویر کشید—نه به عنوان زنان منفعل، بلکه به عنوان شرکتکنندگانی توانمند در این بازی فکری.
یک بازی استراتژیک
در این پرتره، لوسیا، مینروا، و اروپا آنگوئیسولا به تصویر کشیده شدهاند. لوسیا که در سمت چپ دیده میشود، تنها فردی است که مستقیماً به بیننده نگاه میکند. او در دست چپ خود مهرهی وزیر را نگه داشته و نشان میدهد که در حال پیروزی در بازی است. مینروا، خواهر کوچکترش، روبهروی او نشسته و با دستی بالا برده و دهانی اندکی باز، حالتی دارد که گویی در حال پرسیدن سؤالی است. در نهایت، اروپا، کوچکترین خواهر، با چشمانی متمرکز بر مینروا و لبخندی ملایم در حال مشاهدهی بازی است. هر سه خواهر در سطوح مهارتی متفاوتی در بازی شطرنج قرار دارند و از یکدیگر میآموزند. در همین حال، یک شخصیت چهارم، یعنی خدمتکار، در گوشهی سمت راست ترکیببندی، نظارهگر بازی است.سوفونیسْبا خواهرانش را به عنوان زنانی تحصیلکرده و باهوش به تصویر کشیده است—آنها تصمیم گرفتهاند در یک بازی فکری با یکدیگر تعامل کنند، به جای اینکه تنها در رقابت با هم باشند. پویایی میان شخصیتها، چه درون نقاشی و چه فراتر از آن، اثری شاهکار را شکل داده است که هنجارهای اجتماعی زنان در آن زمان را به چالش میکشد. سوفونیسْبا با افزودن امضای خود در کنار صفحهی شطرنج، حضور خود را بهعنوان هنرمند در این صحنه ثبت کرده است. در این امضا، جملهای لاتین به چشم میخورد: “ex vera” که به معنای “برگرفته از حقیقت” است. این عبارت میتواند به این معنا باشد که او این صحنه را مستقیماً از واقعیت یا از تخیل خود کشیده است. اما در هر صورت، این پرتره باید بهصورت واقعی تفسیر شود، نه استعاری.
شهادت وازاری دربارهی اثر
من امسال در کرمونا، در خانهی پدر او، نقاشیای را دیدم که با دقت فراوان ساخته شده بود. این اثر، سه دختر او را در حال بازی شطرنج به تصویر میکشید و در کنار آنها یک خدمتکار سالخورده نیز حضور داشت. نقاشی با چنان مهارت و ظرافتی اجرا شده بود که شخصیتها زنده به نظر میرسیدند، گویی تنها چیزی که کم داشتند قدرت سخن گفتن بود.
پیامی قدرتمند
سوفونیسْبا در این نقاشی از جزئیات متعددی استفاده کرده است تا جایگاه اجتماعی خانوادهاش را به تصویر بکشد. خواهرانش لباسهای فاخر از جنس بروکات بر تن دارند و جواهراتی مزین به مرواریدهای ظریف بر خود آراستهاند. او همچنین با استفادهی استراتژیک از منسوجات، مانند میز پوشیده از فرش ترکی، نشانههایی از ثروت را در اثر خود گنجانده است. حتی پسزمینهی فضای باز نمادی از آموزش اومانیستی است که یادآور نقاشیهای قرونوسطایی محسوب میشود.با این حال، لایههای عمیقتری از معنا که در تعامل خواهران با یکدیگر نهفته است، آشکار میکند که این شاهکار صرفاً نمایش ثروت خانوادگی نیست. لباسها و جواهرات تنها عناصری واقعی از محیط زندگی آنان هستند که ظرافت زنان درون اثر را برجسته میکنند. اما نکتهی اساسیتر این است که این نقاشی توانایی زنان را نشان میدهد—آنها بازیای را که به طور سنتی رقابتی و مردانه بود، به تجربهای برابر و لذتبخش تبدیل کردهاند.