نقاشی پرتره اثر فِیث رینگُلد
«خودنگاره» اثر فِیث رینگُلد یکی از شاهکارهای برجسته پرترهنگاری دهه ۱۹۶۰ به شمار میرود که در تقاطع هنر فمینیستی و هویت سیاهان جای میگیرد.
زمینه تاریخی
فِیث رینگُلد (۱۹۳۰–۲۰۲۴) از پیشگامان هنر معاصر بود و بهعنوان یک هنرمند زن سیاهپوست در دهه ۱۹۶۰ جایگاه خود را در دنیای هنر تثبیت کرد. او در محله هارلم نیویورک به دنیا آمد؛ منطقهای که در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به عنوان مرکز اصلی «رنسانس هارلم» شهرت داشت.رینگُلد تحت تأثیر میراث هنری غنی هارلم قرار گرفت و این تجربه به او قدرت بخشید تا مسیر هنری خود را دنبال کند. در طول بیش از شش دهه فعالیت هنری، او با خلق تصاویری که به کاوش هویت شخصی و تجربه سیاهان در ایالات متحده میپرداخت، نقشی مهم در هنر معاصر ایفا کرد. «خودنگاره» یکی از برجستهترین آثار او در این زمینه است؛ شاهکاری در پرترهنگاری دهه ۱۹۶۰ که پیوندی عمیق با هنر فمینیستی و هویت سیاهان دارد.
ترکیب کلی اثر
«خودنگاره» اثری با تکنیک رنگ روغن روی بوم است که ابعادی برابر با ۱۲۷ در ۱۰۱.۶ سانتیمتر (۵۰ در ۴۰ اینچ) دارد. ار: «خودنگاره» اثر فِیث رینگُلداین نقاشی، فِیث رینگُلد را در سال ۱۹۶۵، در سن ۳۵ سالگی به تصویر میکشد.او در این پرتره، لباسی به رنگ آبی-سبز بر تن دارد و با یک گردنبند ساده از مروارید و گوشوارههای مرواریدی کوچک آراسته شده است. موهای او به سبک رایج آن دوران، بهصورت حجیم و عقبرفته (bouffant backswept) آرایش شده است.دستانش روی شکم، ضربدری قرار گرفتهاند و الگویی هندسی و مدور، بخش بالایی بدن و سر او را احاطه کرده است. در این ترکیببندی، چهره و اندام او حالتی بیحرکت، تندیسوار و پرصلابت دارد که اعتمادبهنفس عمیقی را به بیننده القا میکند.
انتزاعگرایی در اثر
این نقاشی از سبکی جسورانه و بصری قوی برخوردار است که یادآور شدت و انرژی پاپآرت اندی وارهول، هنرمند همعصر رینگُلد در نیویورک دهه ۱۹۶۰، میباشد. در «خودنگاره»، رینگُلد با بهرهگیری از تختنمایی انتزاعی مشابه آثار پیکاسو، سایهها را به حداقل رسانده و عملاً حذف کرده است.چهره، موها و بدن او تنها با مقدار اندکی از سایهپردازی نمایش داده شدهاند، که باعث شده فرم کلی او یکدست، هموار و هندسیتر به نظر برسد. برای نمونه، سینههای او به دو دایره متمایز تبدیل شدهاند یکی به رنگ زیتونی و دیگری آبی فیروزهای که این امر نشاندهنده رویکرد انتزاعی و ترکیببندی نمادین در اثر است.
رنگها
این نقاشی با استفاده از رنگهای جسورانه و درخشان، یادآور آثار ماتیس، به شدت بصری خود میافزاید. رینگُلد در این اثر از طیف محدودی از رنگهای اصلی بهره میبرد که بر پویایی و وضوح تصویر میافزایند.او رنگ قرمز را در دایره هندسی پسزمینه به کار گرفته است، زرد را برای جواهرات، آبی را برای پسزمینه، سایههای چهره و سینه راست و سبز را برای لباس انتخاب کرده است. این محدودیت در تنوع رنگی، جلوهای پرطراوت و پرانرژی به اثر بخشیده و بر شدت تأثیرگذاری آن افزوده است.
خطوط و مرزبندیها
«خودنگاره» دارای خطوط سخت و لبههای کاملاً مشخص است که ترکیببندی آن را ساختاری و منسجم میسازد. این اثر از نظر هندسه قوی و صریح، شباهتی به سبک موندریان دارد، بهویژه در بیضی قرمز و مشکی که پیکره رینگُلد را احاطه کرده است.این بیضی هندسی، یادآور هالهای است که در نقاشیهای مسیحی برای قدیسان و چهرههای مقدس انجیل ترسیم میشود. همچنین، شباهتی به ماندورلا (Mandorla) در تصاویر بودایی از بودا و بودیساتوها دارد. بدین ترتیب، این فرم هندسی، به چهرهی رینگُلد نوعی تقدس مادونایی (Madonna-like) میبخشد.علاوه بر این، حالت دستان او، که بهآرامی روی شکمش تلاقی یافتهاند،نوعی ژست پرورشی و حمایتگرانه را تداعی میکند انگار که کودکی مسیحایی را در آغوش گرفته،یا انتظار حضور آن را دارد.
جنبش حقوق مدنی
فِیث رینگُلد، «خودنگاره» را در میانهی جنبش حقوق مدنی (۱۹۵۴–۱۹۶۸) خلق کرد؛ دورهای که ایالات متحده با اعتراضات گسترده و رادیکالی علیه تفکیک نژادی، تبعیض و سرکوب حق رأی سیاهپوستان روبهرو بود.همزمان با این اثر، رینگُلد مجموعهی معروف «مردم آمریکا» (American People) (۱۹۶۳–۱۹۶۷) را نیز میکشیدآثاری که به مسائل نژادی، اجتماعی و خشونتهای ساختاری در آمریکا میپرداختند. او «خودنگاره» را در همین دوران و بهعنوان بیانی شخصی از این حقیقت خلق کرد که «نمیتوانستم تظاهر کنم که اوضاع خوب است».
زن سیاهپوست
«خودنگاره» بیانگر هویت یک زن سیاهپوست است که با استفاده از پیکر خود بهعنوان مدل، به کاوش در شناخت خویشتن میپردازد آن هم در دل تحولات رادیکال اجتماعی و سیاسی دهه ۱۹۶۰.نگاه ثابت و مستقیم او، احساس قدرت و اعتمادبهنفس را القا میکند گویی که با سختیهای یک زن سیاهپوست در آمریکامبارزه میکند. بدن تندیسوار او، نماد عدالت است بیحرکت و استوار در برابر امواج تعصب نژادی و تبعیضی که بر او تحمیل شده است.با اینکه این نقاشی نزدیک به ۶۰ سال قدمت دارد، همچنان پیام خود را حفظ کرده است. تصویر او همچنان نمادی از زنی مدرن، احساسی قدرتمند، و بهشدت مستقل است که با صلابت در برابر چالشها ایستادگی میکند.
ورای قدرت ظاهری
بااینحال، پشت این ظاهر استوار، بُعدی آرام و تفکرآمیز نهفته است که شایستهی احترام است. در این پرتره، رینگُلد در حال اندیشیدن است به زندگی و آیندهی خود، به سرنوشت مردم سیاهپوست، و به تغییراتی که پیرامونش در جریان است.«خودنگاره» شاهکاری است که بیننده را وادار میکند تا مستقیماً با هنرمند روبهرو شود و لایههای پیچیدهی هویت او را رمزگشایی کند.او یک زن است.او یک هنرمند است.او یک سیاهپوست است.او باهوش است.او قدرتمند است.او فِیث رینگُلد است.