نقاشی درختان کاج از هاسهگاوا توهاکو؛ شخصی که برای ژاپن یک گنج بود!
ژاپن، سرزمینی با هنرهای سنتی برجستهای همچون مراسم چای، خوشنویسی و بونسای، موزههای خود را با آثار هنری شگفتانگیز هنرمندان برجستهاش آراسته است. یکی از این گنجینههای ملی، نقاشی “درختان کاج” اثر هاسهگاوا توهاکو است. این اثر هنری، با وجود سادگی ظاهری در نگاه اول، پیچیدگی و ظرافتی چشمگیر را در خود جای داده است. توهاکو با بهرهگیری از ابزارهای سادهای همچون چوبهای بامبو و دستههای کاه برنج، اثری خلق کرده که با ظرافت و پیچیدگی خیرهکننده، بیننده را مسحور خود میکند.
هاسهگاوا توهاکو؛ استاد نقاشی در عصر شکوفایی مومویاما
هاسهگاوا توهاکو (۱۵۳۹-۱۶۱۰)، نقاش برجسته ژاپنی، در دوره مومویاما (۱۵۷۳-۱۶۱۵) میزیست و آثار هنری بینظیری را خلق کرد. این دوره، که به معنای “تپه شکوفه هلو” است، نمایانگر آغاز اتحاد ژاپن تحت یک حکومت مرکزی و همچنین گذار این کشور از جامعه قرون وسطایی به اوایل دوران مدرن بود. توهاکو به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان این عصر پویا، با خلق بیوبوهای خیرهکننده – صفحهنمایشهای تاشو متشکل از پنلهای متصل – و تأسیس مکتب هنری هاسهگاوا با شاگردان و پیروان پرشمار، نام خود را در تاریخ هنر ژاپن جاودانه ساخت.
“درختان کاج”؛ شاهکاری عظیم و پویا
“درختان کاج” اثری شکوهمند از هاسهگاوا توهاکو، یک بیوبو (صفحهنمای تاشو) بزرگ با شش پنل است که با ابعاد چشمگیر ۵’ ۱” در ۱۱’ ۴” (۱۵۷ در ۳۵۶ سانتیمتر)، احتمالاً نیمه چپ یک جفت بیوبو بوده است. این نقاشی با استفاده از جوهر هندی بر روی کاغذ متصل به قابهای چوبی، بیشهای از کاجها را در میان مه غلیظ و با کوههای برفی محو در دوردست به تصویر میکشد. درختان در این فضای سنگین و سرد، گویی در حال پدیدار شدن و ناپدید شدن هستند. برخی از آنها، مانند درخت پیشزمینه در سمت راست، با زاویهای مورب، ناهمواری زمین را نشان میدهند، در حالی که برخی دیگر، همچون درختان پسزمینه در پنل سوم، با خطوط محو، تاب خوردن در باد را القا میکنند. این حرکت موزون درختان، یادآور رقص نو، یک نمایش رقص-درام کلاسیک ژاپنی است که در دوره مومویاما بسیار محبوب بود و به این اثر هنری، پویایی و زندگی میبخشد.
“درختان کاج”؛ تجلی آرامش و تأمل ذن
هاسهگاوا توهاکو، با تأثیرپذیری از استاد ذن خود، سن نو ریکیو، زیباییشناسی و تکنیکهای ذن را در نقاشی “درختان کاج” به شکلی استادانه به تصویر کشیده است. مقیاس عظیم اثر، استفاده هنرمندانه از عناصر حداقلی و بهکارگیری جوهر تکرنگ، همگی در کنار یکدیگر، تأثیر بصری چشمگیری را خلق میکنند که فضایی آرام، تأملی و سرشار از حس و حال ذن را به بیننده القا میکند. همانند مراسم چای ژاپنی، “درختان کاج” نیز نمایانگر فلسفه ذن در پرورش ذهن و روح است و بیننده را به سفری درونی به سوی آرامش و سکون دعوت میکند.
ضربات قلممو؛ جادوی جوهر سیاه در “درختان کاج“
هاسهگاوا توهاکو با وجود استفاده از تنها یک رنگ (جوهر سیاه) در خلق “درختان کاج”، با تنوع بخشیدن به طول، شدت و رطوبت ضربات قلممو، جلوههای بصری متنوع و خیرهکنندهای را به وجود آورده است. برای مثال، درخت پیشزمینه در پنل سوم با ضربات کوتاه، پررنگ و خشک قلممو، شبحی تاریک و واضح را شکل میدهد که نزدیکیاش به بیننده را القا میکند و جایگاهش را در پیشزمینه تثبیت مینماید.
در مقابل، درختان دیگر، به ویژه آنهایی که در پنل دوم قرار دارند، با ضربات بلند، کمرنگ و مرطوب قلممو ترسیم شدهاند. این درختان با شبحهای کمرنگ و جزئیات اندک، حالتی مبهم و نامشخص دارند که نشان از فاصلهشان از بیننده و قرارگیریشان در پسزمینه دارد. شدتهای مختلف رنگ جوهر که با شستشو یا رقیق کردن آن حاصل شده، تنوع نور و سایه را در نقاشی به نمایش میگذارد؛ تاریکی و تراکم در پیشزمینه و روشنی و پراکندگی در پسزمینه. ضربات قلمموی توهاکو، از حرکات بلند و آهسته تا کوتاه و سریع متغیر است، اما همگی با دقت و نظم خاصی اجرا شدهاند که نشان از مهارت و اعتماد به نفس بالای این استاد چیرهدست دارد.
ریشههای الهام در آثار پیشین
هاسهگاوا توهاکو در اواخر قرن شانزدهم، “درختان کاج” را خلق کرد؛ اثری که ریشههای الهام آن را میتوان در نقاشیهای پیشین، بهویژه آثار هنرمند چینی، Muqi، در اواخر سلسله سونگ جنوبی (۱۱۲۷-۱۲۷۹) جستجو کرد. این آثار از طریق مجموعههای هنری ژاپن در آن زمان، در دسترس توهاکو قرار داشتند. Muqi، راهبی بودایی و نقاش چیرهدست قرن سیزدهم، مناظری سرشار از مهارت و آرامش را به تصویر میکشید. او پیشتر از مفهوم مههای مات که بر اشکال پوشیده سایه میافکنند، استفاده کرده بود؛ اما توهاکو این ایده را با سبکی محتاطانهتر و با جزئیات کمتر، به سطحی جدید ارتقا داد.
از عنصر فرعی تا موضوع اصلی
درختان کاج در آثار Muqi، اغلب به عنوان یک عنصر فرعی در دل مناظر کوهستانی وسیع ظاهر میشدند. اما نبوغ توهاکو در این بود که این موتیف هنری را از جایگاه فرعیاش بیرون کشید و آن را به موضوع اصلی یک نقاشی عظیم تبدیل کرد. این رویکرد جسورانه، انقلابی در هنر آن زمان محسوب میشد و بازتابی از زیباییشناسی مینیمالیستی ذن بود که توهاکو به آن پایبند بود. او همچنین با استفاده از جوهر براق بر روی کاغذ مات، تضاد بصری جذابی را ایجاد کرد که به ترکیببندی اثر، وضوح و تازگی میبخشد و گویی بوی خوش کاج را در هوای سرد به مشام بیننده میرساند.
طرح اولیه یا شاهکاری کامل؟
“درختان کاج” اثر هاسهگاوا توهاکو، با وجود سادگی اولیهاش، اثری پیچیده و خیرهکننده است. این نقاشی، برخلاف بسیاری از آثار دوره مومویاما که با پسزمینههای طلایی مزین میشدند، فاقد این عنصر تزئینی است و همین امر برخی مورخان را به این گمان واداشته که شاید این اثر، تنها یک طرح اولیه برای نسخهای نهایی و کاملتر باشد که اکنون مفقود یا کشف نشده است. با این حال، همین سادگی و عدم استفاده از طلا، “درختان کاج” را به اثری منحصر به فرد و هماهنگ با سلیقه مینیمالیستی امروز تبدیل کرده است. موزه ملی توکیو، که این اثر را در خود جای داده، آن را به عنوان یک گنجینه ملی به رسمیت شناخته است؛ عنوانی که پس از مشاهده و بررسی این شاهکار هنری، هر بینندهای با آن موافق خواهد بود.