هنری

نقاشی مرموز طوفان از جورجیونه

جورجیونه و نقاشی مشهورش «طوفان»، نمونه‌ای کم‌نظیر از تلفیق یک هنرمند مرموز با یک اثر هنری اسرارآمیز هستند. این تابلوی کوچک از قرن شانزدهم تا به امروز، ذهن مورخان هنر را به خود مشغول کرده و همچنان نیز به عنوان یک راز سر به مهر باقی مانده است.

جورجیونه، نقاش ایتالیایی، یکی از بنیان‌گذاران سبک نقاشی ونیزی در قرن شانزدهم میلادی بود. او و تیتیان، هنرمند هم‌عصرش، سبکی را ابداع کردند که در آن به جای تمرکز بر طراحی، بر استفاده آزادانه و خلاقانه از رنگ تاکید می‌شد. آنها با کمترین اتود اولیه، لایه‌های متعدد رنگ روغن را بر روی بوم می‌نشاندند و بدین ترتیب، آثاری سرشار از احساس و عمق فضایی خلق می‌کردند.

متاسفانه اطلاعات کمی درباره زندگی جورجیونه و حتی آثارش موجود است. می‌دانیم که او در اوایل قرن شانزدهم با خلق نقاشی‌هایی با موضوعات بدیع برای جمعی از حامیان ثروتمند خود، به شهرت رسید. همچنین می‌دانیم که او دوست و همکار تیتیان بود و تاثیر شگرفی بر سبک او و به طور کلی بر نقاشی ونیزی گذاشت. کمبود اطلاعات درباره او و آثارش، عمدتاً به دلیل مرگ زودهنگام او در سن حدوداً سی سالگی بر اثر بیماری طاعون است. بسیاری از نقاشی‌های ناتمام او که در کارگاهش باقی مانده بود، به دلیل سوزاندن وسایل قربانیان طاعون، از بین رفتند. تنها تعدادی از آثارش به لطف دوستانش که ادعای مالکیت آن‌ها را داشتند، از نابودی نجات یافتند.

در حومه شهر، رعد و برقی سهمگین می‌درخشد و درخشش ناگهانی آن، صحنه‌ای گیج‌کننده را آشکار می‌کند: مردی جوان با چوبی در دست، به زنی نیمه‌برهنه که کودکی را شیر می‌دهد، خیره شده است. این صحنه چه معنایی دارد؟ چرا این افراد زیر باران سیل‌آسا هستند و به دنبال پناهگاهی نمی‌گردند؟ پاسخ ساده این است: ما نمی‌دانیم.

در طول تاریخ هنر، کمتر نقاشی‌ای به اندازه این اثر، تفاسیر متعدد و اغلب متناقض را به خود دیده است. چالش اصلی مورخان هنر این است که نمادها و نشانه‌های این نقاشی، از الگوهای مرسوم در نقاشی‌های رنسانس برای روایت یک داستان پیروی نمی‌کنند.

برخی سعی دارند این صحنه را با استفاده از اسطوره‌شناسی، شعر، یا متون کلاسیک و مذهبی تفسیر کنند. این دو شخصیت اغلب به عنوان یک سرباز یا چوپان و یک زن کولی، یا نمادهایی چون قدرت (برای مرد) و نیکوکاری (برای زن)، و حتی آدم و حوا تعبیر شده‌اند.

برخی دیگر، برای یافتن معنای این اثر، به شرایط اجتماعی-سیاسی منطقه ونیز در آن زمان اشاره می‌کنند. عده‌ای نیز معتقدند که این نقاشی موضوع مشخصی ندارد و معنای آن عمداً مبهم گذاشته شده است. کشف دیگری که با استفاده از اشعه ایکس صورت گرفته و تفسیر این اثر را پیچیده‌تر می‌کند، این است که در طرح اولیه، به جای مرد، یک زن برهنه دیگر حضور داشته است.

جورجیونه با خلق آثاری مانند «طوفان»، روحیه نوآورانه خود را به نمایش گذاشت. این اثر که یکی از اولین نمونه‌های شناخته‌شده‌ی نقاشی منظره به شمار می‌رود، در دوره‌ای خلق شد که این سبک از کمترین جایگاه را در میان دیگر گونه‌های هنری داشت و اغلب به عنوان پس‌زمینه برای صحنه‌های اساطیری یا تاریخی به کار می‌رفت. با این حال، استفاده از رنگ در این اثر، سبک جدیدی را در نقاشی ونیزی پایه‌گذاری کرد و فضایی سرشار از رمز و راز و پیش‌درآمدی برای وقایع ناگوار را به وجود آورد.

فارغ از تفسیرهای گوناگون، همچنان می‌توان شاهکار جورجیونه را به عنوان سرآغازی برای سبک ونیزی و رازی دل‌نشین ستود.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا