15 گربهی تاریخ هنر که گربهدوستها باید ببینند!
اینجا ۱۵ تا از گربههای نادر تاریخ هنر را معرفی میکنم که هر گربهدوستی از دیدن آنها شگفتزده میشود. در برخی از این آثار، گربهها نقش اصلی هستند و در بقیه، فقط وجود دارند؛ با این حال، همه آگاهی دارند که گربهها همیشه نقش اصلی را بازی میکنند. گربهها، حاکمان دنیا هستند.
۱. فرانز مارک، گربهی سفید
بخش بزرگی از شهرت فرانز مارک به دست آمده از شیوهایست که او در رنگآمیزی حیوانات مختلف و بویژه گربهها بکار میگرفت. در ۱۹۱۱-۱912 مارک نمایشگاهی در مونیخ برپا کرد. نقاشیهای او از گربهها، حیوانات را حالت خوابیده یا در حال نظافت نمایش میداد. در برخی نقاشیهای مشهور او، مارک گربهها را روی بالش، در قامت دو گربهی آبی و زرد، در سبد، و یا با لباس قرمز به تصویر کشیده است. برای او، حیوانات سمبلی آرمانی از خلوص، صداقت و زیبایی بودند. او همچنین معتقد به نمادگرایی از طریق رنگها بود – آبی نشانهی معنویت و مردانگی، زرد نشانهی سرخوشی زنانه و قرمز بیانگر خشونت بود.
۲- لویی وین، مهمانی مجردی
لویی وین و گربههایش یک بحث مختص به خود را میطلبند! وین یکی از مشهورترین تصویرگران انگلیسی بود. این متولد ۱۸۶۰، بخاطر جلوههای انسانی که به گربهها میداد، به شهرت رسید. اچ.جی ولز، نویسنده انگلیسی گفت «وین یک شخصیت جدید، یک جامعه جدید و یک دنیای جدید برای گربهها خلق کرد.» اما وین از بیماریهای روانی و احتمالا اسکیزوفرنی رنج میبرد که همین مسئله ممکن است از دلایل شیفتگی او به گربهها بوده باشد. او به عنوان یکی از حامیان حقوق گربهها فعالیت میکرد و به عنوان رئیس باشگاه ملی گربهها (National Cat Club) انتخاب شد. او همچنین چند دوره داور مسابقات گربهها شد و در چندین جشن خیریه مرتبط با حیوانات شرکت کرد. وین قریب به ۳۰ سال به کار هنری پرداخت و گاهی سالانه چندصد اثر تولید کرد؛ که این آثار تا به امروز اسباب لذت اهالی هنر و طرفداران گربهها را مهیا کردهاند.
۳. هیروشیگه دوم، گربهی سفیدی با ریسمان بازی میکند
این یک تصویر نسبتا غیرمعمول از اثری طراحی شده توسط هیروشیگه دوم است که در شکل و شیوه طراحی، تحت تاثیر مرشد بهشدت موفق خود – که هیروشیگه نام داشت – بود. این اثر رویکرد منحصر به فرد هیروشیگه دوم را به نمایش میگذارد: نمایانگر مشاهدهی نزدیک هنرمند از یک گربهی خانگیست، که به شیوهای جسورانه و مینیمال به تصویر کشیده شده. گربهی سفید و تپل در این تصویر، در حال گاز گرفتن ریسمانی آبیست؛ حالت نیمه خمیدهی پاهای او بالای سطح، بیانگر قصد احتمالی او برای جهشی قریبالوقوع است. اگر صاحب گربهای هستید، این تصویر احتمالا برای شما آشناست!
۴. سوزان ولادان، رامینو
سوزان ولادان، نقاش فرانسوی و همچنین مدل برای آثار هنرمندان بود. در ۱۸۹۴، او تبدیل به اولین نقاش زنی شد که توانست در انجمن ملی هنرهای زیبا در فرانسه، پذیرفته شود. ولادان به کشیدن طبیعت بیجان، پرترهها، گلها، و مناظری شهرت داشت که ترکیب و سرزندگی رنگهایشان خیره کننده بود. البته در واقع آنچه او را مطرحتر کرد، طراحیهای صریح او از تصویر بدن برهنهی زنان بود که زنان را از منظر یک زن به تصویر میکشید. او همچنین یک گربهدوست بود که گاهی از گربهها نیز، نقاشیهایی میکشید؛ بویژه گربهی تپل محبوبش: رامینو.
۵. مارک شاگال، شاعره
مارک شاگال، نقاش یهودی پیشرو در مدرنیسم، از هنرمندان عصر طلایی مدرنیسم در فرانسه بود؛ در همین دوره بود که کوبیسم، نمادگرایی، فوویسم و سوررئالیسم را تجربه کرد. در طول عمر طولانی خود، از درونمایهها و موضوعاتی معمول استفاده میکرد: تصاویر روستایی، زندگی دهقانی و نماهایی نزدیک از دنیای کوچک یک روستای یهودینشین که همه به شیوهای موهوم و رویایی به تصویر کشیده میشدند. گربهها اغلب در نقاشیهای او محل تاکیدی بر حال و هوای آثارش بودند و در بسیاری از آنها نقشی کلیدی ایفا میکنند. در بیشتر اوقات گربهها، همراهان شخصیتهای نقاشی مثل شعرا، موزیسینها و زنان بودند؛ که این همنشینی در اثر مورد بحث هم مشهود است.
۶. پابلو پیکاسو، گربه در حال گرفتن پرنده
این اثر پیکاسو در چند نسخه در سال ۱۹۳۹ – سال شروع جنگ جهانی دوم – خلق شد. پیکاسو درباره این اثر گفت «نمیدانم چرا سوژه تا این حد مرا به خود جذب کرد!» بنگرید به تلاش مذبوحانهی پرنده برای رهایی از چنگ شکارچی. سادگی پسزمینهی اثر هم کمکی به کاهش تنش تصویر نمیکند. این نقاشی، تصویری از اتفاقی روزمره است، در مقیاسی آخرالزمانی. گربهی این تصویر احتمالا تا جایی که بتواند کشتن پرنده را به تعویق میاندازد؛ چرا که هرچقدر کشتن پرنده به درازا بیانجامد، او نیز بیشتر در مقام قدرت باقی خواهد ماند.
اگر به آثار پیکاسو علاقهمندید، تحلیل نقاشی عاشقان او را نیز بخوانید.
۷. مین ژن، گربهی سیاه
گربهی پیکاسو احتمالا بیش از حد بیرحم بود؛ حالا اما نوبت به یک گربهی خندان رسیده. مین ژن، نقاش و مهرسازی چینی بود زادهی شهرستان نانچانگ در استان ژیانگچی، که بیشتر عمر خود را در شهر هوبی گذراند. عمده شهرت او بخاطر نقاشیهایی از پیکر انسان و خصوصا انگشتان دست است. او که در کودکی یتیم شده بود، گاهی با هشت غیرعادی یانگژو مراوداتی داشت. هشت غیرعادی یانگژو نام گروهی بود در قرن ۱۸ میلادی، که در دوره سلسله چینگ به سبب قبول نکردن تعالیم آیین ارتدکس در زمینهی نقاشی شهرت یافتند؛ دلیل آنها برای رد این تعالیم، گویایی بیش از حد و فردگرا بودن هنر ارتدکس بود.
یافتن اطلاعاتی درباره این گربهی بامزه و تپل کاری بسیار دشوار بود، اما گمان نمیرود نیاز به توضیح اضافهای باشد؛ او احتمالا مقدار دلچسبی غذا خورده و حالا فارغ و خوشحال است!
۸ . هنرییت رونهکنیپ، گربه در حال بازی
هنرییت رونهکنیپ، زادهی آمستردام و خانوادهای مملو از نقاشهاست. او نام خود را با طراحیهایش از حیوانات خانگی و بویژه گربهها بر سر زبانها انداخت. در دورهی ویکتوریایی، طبقهی بورژوای مرفه، طرفداران دست اول نقاشیهای حیوانات خانگی بودند و به همین دلیل، نقاشیهای او از گربهها در حال شرارت و بازیگوشی، هواخواهان بسیاری پیدا کردند.
او که اغلب آثارش بر پایهی احساسات بود، به ندرت از مفاهیم استعاری بهره میبرد و بیشتر به خود گربهها میپراخت. او گربههای مورد نظرش برای طراحی را با دقت و اشتیاق زیادی مشاهده و مطالعه میکرد؛ تا جایی که یک کارگاه خاص با دیوار شیشهای ساخت که گربهها در آن آزادانه به دویدن، خوابیدن و ساختن دردسرهایی که فقط از عهدهی گربهها برمیآید بپردازند.
۹. بارت فن در لک، گربه
بارت فن در لک عمده شهرت خود را وامدار تأسیس مجلهی سبک (De Stijl) است. در ۱۹۱۶، مثل پییت موندریان، ابسترهی رادیکال با استفاده از رنگهای زرد، قرمز و آبی را برای کار هنری انتخاب کرد. این انتخاب، حاصل جستجو برای ابداع یک شیوهی بصری جدید بود. هنر باستانی مصر در موزهی لوور، او را در طول سفرش به پاریس شدیدا تحت تأثیر قرار داد؛ تحت تأثیر این اتفاق، او به گسترش سبکی پرداخت که در آن از اشکال ساده و رنگهای ملایم استفاده میشد. به همین دلیل در اثر گربه، فن در لک حیوان را از دو زاویهی نیمرخ و تمامرخ به تصویر کشید و تنها از رنگهای سیاه، سفید، قرمز و نارنجی استفاده کرد.
۱۰. پییر آگوست رنوآر، ژولی مانه یا کودک همراه با گربه
برت موریسو و همسرش یوجین مانه – برادر ادوارد مانه – برای مدتی طولانی با پییر آگوست رنوآر آشنایی داشتند. سرانجام در ۱۸۸۷، تحسین مداوم رنوآر توسط مانه، این زوج را متقاعد به سفارش یک پرتره از دخترشان – ژولی مانه – به رنوآر کرد. گربه در اینجا تنها یک افزونهی شیرین به تصویر ژولیست؛ البته که شادتر از ژولی بنظر میرسد. شاید او به اندازهی علاقمندان یک صده بعد، چندان طرفدار کار رنوآر نبوده!
۱۱. مارگارت ژرارد، ناهار گربه
مارگارت ژرارد، به نقاشیهای رنگ روغن و حکاکیهایش زیر نظر برادر شوهرش – ژان اونوره فراگونارد – مشهور بود. شاید ژان که خود شهرتی فراگیر در استفاده از گربه ها در نقاشیهایش داشت، اولین بار مارگارت را متقاعد به اضافه کردن گربهها به ترکیباتش کرد. به عنوان یک هنرمند ژانر، ژرارد به کشیدن نماهایی از زندگی صمیمی خانگی مشغول شد. هرچند بر خلاف دیگر هنرمندان زن که علاقمند به استفاده از هنر کلاسیک باستانی بودند، مارگارت اغلب از لباسها و فضاهای چند صده پیشتر از خود استفاده میکرد. بسیاری از آثار او، بازنمایش تجربیات مادرانه و کودکانه در فضای خانهداری هستند و همچنین تأکید بر اهمیت موسیقی و مصاحبتهای زنانه، در آثار او دیده می شوند. البته همراهی گربهها هم چنان که در این اثر دیده میشود، دارای اهمیت است.
۱۲. پییر بونارد، گربهی سفید
در این اثر، پییر بونارد با استفاده از کژدیسی توانسته تصویری بامزه از یک گربه در حال قوس دادن به پشتش ایجاد کند. چنان که در طرحهای اولیه پیداست، نقاش زمان زیادی را صرف تصمیمگیری درباره شکل و موقعیت پنجهها کرده است. الهام از هنر ژاپنی – که مضامینی مشابه و باب سلیقهی بونارد داشتند – علاوه بر ترکیبات جسورانه و نامتقارن، در انتخاب موضوغ نیز قابل مشاهده است؛ هم هوکوسائی و هم کونییوشی که از نقاشان مورد علاقهی بونارد محسوب میشدند، آثاری از بازنمایی گربهها داشتند. در طول سالهای فعالیتش، بونارد بیشمار نقاشی از گربهها به ثبت رساند؛ گاه به عنوان یک جزء ساده از اثر، و گاه مثل گربهی سفید، به عنوان موضوع اصلی.
۱۳. اوتاگاوا کانییوشی، پیشنهاد گربهها به عنوان پنجاه و سه ایستگاه توکایدو
پنجاه و پنج گربه در این نقاشی سهگانه از اوتاگاوا کانییوشی وجود دارند؛ یکی از آنها از سبد به بیرون میخزد، چندتایشان موش میگیرند و برخی دیگر ماهی میخورند. کانییوشی عاشق گربهها بود. وقتی وارد حیطهی تدریس شد، دانشجویانش از این که کارگاه او غرق در این آثار شده بود صحبت میکردند. عشق او به گربهسانان وارد آثارش شد و به تدریج در بهترین نقاشیهای او جا خوش کرد. در بعضی آثار او گربهها به عنوان شخصیتهای شناخته شدهی داستانها، و در باقی اوقات، بیانگر مطالعات گستردهی او در جزئیات هستند. گاهی کوبییوشی گربهها را انسانوار ـ چنان که سالها بعد لویی وین در آثارش انجام داد – به تصویر میکشید.
پیشنهاد گربهها به عنوان پنجاه و سه ایستگاه توکایدو، نسخهای فکاهی از پنجاه و سه ایستگاه توکایدو اثر هیروشیگه است که از پرفروشترین آثار تاریخ اوکیوئه محسوب میشود. توکایدو – یا جادهی دریای شرقی – ۵۳ ایستگاه مختلف داشت که هر کدام دارای اصطبل، غذا و اقامتگاه برای مسافران بود. کانییوشی تصمیم گرفت این ایستگاهها را با استفاده از گربهها بازنمایی کند. برای مثال چهل و یکمین ایستگاه توکایدو که میا (Miya) نام داشت، دارای شباهت آوایی با واژهی اویا (oya) به معنای والدین بود؛ به همین دلیل این ایستگاه با دو بچه گربه همراه با مادرشان به تصویر کشیده شده.
۱۴. تئوفیل اشتاینلن، گربهی سیاه
گربهي سیاه نام یک موسسه تفریحی در قرن نوزدهم واقع در مونمارتر فرانسه بود که در ۱۸ نوامبر ۱۸۸۱ در بولوار روشهشوار توسط ایمپرساریو رودولف سالیس گشوده، و پس از مرگ سالیس در ۱۸۹۷ تعطیل شد. گفته میشود گربهی سیاه احتمالا اولین کابارهی مدرن بوده: کلوپ شبانهای که در آن مشتریان پشت میزها نشسته و الکل مینوشیدند، پوکر بازی میکردند و با نمایشهای روی صحنه سرگرم میشدند.
این پوستر نمادین با طراحی تئوفیل اشتاینلن، تبلیغ کلوپ شبانهای بود که در روزهای اوج خود میزبان هنرمندان بود و یک سالن موسیقی پر سر و صدا محسوب میشد. از ۱۸۸۲ تا ۱۸۹۵، کاباره هفتهنامهای به همین نام منتشر میکرد که حاوی نوشتههای ادبی، اخبار کاباره و مونمارتر، شعر و هجویات سیاسی بود. امروزه بازتولیدهای این گربهی مشهور، همهجای پاریس به چشم میآیند.
۱۵. جف کونز، گربه روی بند رخت
چه طرفدار جف کونز باشید و چه نه، نمیتوانید هنر او را نادیده بگیرید. شاید در عکس واضح نباشد، ولی گربه روی بند رخت، اثری غول پیکر به اندازهی۳۱۲.۴×۲۷۹.۴×۱۲۷ سانتیمتر است. برای کونز این اثر «مثل یک تصلیب معاصر است؛ اما همچنین یک گربهی بامزه است که در یک جوراب افتاده. همینطور ممکن است شما متوجه حالت جنینگونهی او شوید که به نوعی احساس امنیت دارد.» شمایید که تصمیم میگیرید در آن چه چیزی ببینید.
یادداشت: این مقاله ترجمهایست از مقالهای به قلم ZUZANNA STAŃSKA که در مجله dailyartmagazine منشتر شده است.