نقاشی شاه آفریقایی کاسپار اثر هندریک هیرشُپ
موضوعات سفیدپوست برای هزاران سال بر سنت هنری غرب تسلط داشتهاند، در حالی که افراد رنگینپوست یا بهطور گسترده نادیده گرفته شدهاند یا تصویری نادرست از آنها ارائه شده است. دوران طلایی هلند نیز از این قاعده مستثنی نیست. بااینحال، در میان آثار این دوره، نمونههایی درخشان وجود دارند که افراد رنگینپوست را با شأن، جایگاه و تصویری مثبت به نمایش گذاشتهاند.یکی از این نمونههای نادر، اثری از هندریک هیرشُپ، هنرمندی کمتر شناختهشده است: «شاه آفریقایی کاسپار». این نقاشی، شکافی چشمگیر در میان تصاویر رایج آن دوره ایجاد میکند—تصاویری که معمولاً به اشراف سفیدپوست و صحنههای زندگی روزمره هلندیاختصاص داشتند. ازاینرو، شاه آفریقایی کاسپار اثری است که لایههایی از پیچیدگی اجتماعی را در دل خود جای داده است.
تولد جمهوری هلند در سال ۱۵۸۱ تا سال ۱۶۷۲، که بهعنوان «سال فاجعه» شناخته میشود، معمولاً محدودهی دوران طلایی هلند را مشخص میکند. این دورهای بود که جمهوری هلند در هنر، تجارت، علم و نظامیگری در زمرهی پیشگامان جهانی قرار داشت.در این زمان، دنیای هنر به شکلی بیسابقه شکوفا شد و هنرمندان بیشماری، از جمله هندریک هیرشُپ، آثار متعددی خلق کردند. در این فضای هنری پررونق، هرکسی که تمکن مالی و درک تاریخی داشت، میتوانست پرترهای برای خود سفارش دهد. هرکس که اندکی درآمد اضافی و درکی از زیبایی داشت، قادر به خرید منظرهای بود. حتی افرادی با منابع مالی محدود، اما با امید به آینده، میتوانستند نسخههای چاپی آثار هنری را تهیه کنند.در حقیقت، هنر در تمامی سطوح جامعه نفوذ کرده بود—از ثروتمندان گرفته تا فقرا، همه به نوعی از آن بهرهمند میشدند. به بیان دیگر، برای هر فرد، به هر شکل، هنری وجود داشت.بااینحال، با وجود این دسترسی گسترده و جذابیت همگانی هنر، افراد رنگینپوست همچنان بهطرزی چشمگیر در آثار هنری غایب بودند.
اشراف سفیدپوست بر دوران طلایی هلند تسلط داشتند. افراد رنگینپوست بهندرت در آثار هنری این دوره حضور داشتند، و در موارد معدودی که به تصویر کشیده میشدند، اغلب در نقش بردگان یا خدمتکارانی در پسزمینه قرار میگرفتند.به همین دلیل، اثر «شاه آفریقایی کاسپار» از هندریک هیرشُپ استثنایی کمنظیر محسوب میشود. در این نقاشی، هیچ فرد سفیدپوستی بر مرد آفریقایی تسلط ندارد یا بر او فرمانروایی نمیکند.شاه با وقار و شکوهی بینظیر بر جای خود نشسته است. او نه یک خدمتکار فرودست، بلکه پادشاهی شرافتمند از آفریقاست.
«شاه آفریقایی کاسپار» تصویری از کاسپار، یکی از سه پادشاه مجوس در داستان کتاب مقدس «ستایش مغان» است.بر اساس روایت کتاب مقدس، سه پادشاه خردمند یا مغان با هدایایی نزد حضرت عیسیِ نوزاد آمدند.
- شاه ملکیور، کهنسالترینِ آنها، طلا آورد که نماد سلطنت و شکوه مسیح بود.
- شاه کاسپار، که از نظر سنی دومین بود، کندر (frankincense) به همراه داشت که نماد الوهیت و مقام آسمانی عیسی محسوب میشد.
- شاه بالتازار، که جوانترینِ آنان بود، مرّ (myrrh) آورد که نماد انسانیت و سرنوشت فناپذیر مسیح بود.
در نقاشی «شاه آفریقایی کاسپار» اثر هندریک هیرشُپ، کاسپار هدیهی کندر را در دستان خود نگاه داشته است. این عطر مقدس درون ظرفی گرانبها قرار دارد که بین دستان او دیده میشود.
آنچه در نهایت مایهٔ تأسف دربارهی شاه آفریقایی کاسپار اثر هندریک هیرشُپ است، این است که ما اطلاعات بسیار اندکی دربارهی هنرمند و مدل نقاشی در اختیار داریم.میدانیم که هندریک هیرشُپ در شهر هارلم هلند فعالیت میکرد، در سبک کلاسیسیسم هارلمی نقاشی میکرد و در خلق صحنههای ژانری مهارت داشت. اما مدل این نقاشی فردی ناشناس است—تاریخ نام او را فراموش کرده است.بااینحال، آنچه میدانیم این است که چهرهی تصویرشده در این اثر، متعلق به فردی خاص است. به بیان دیگر، این نقاشی یک ترکیب خیالی یا یک “ترونی” (tronie) معمولی نیست. او نه یک چهرهٔ آرمانیشده است و نه مدلی تخیلی.نکتهی مهم اینجاست که بردهداری در هلند قرن هفدهم ممنوع بود. بنابراین، مدل این اثر یک فرد آزاد بوده است و احتمالاً یکی از همسایگان یا آشنایان هنرمند محسوب میشده است.بهاینترتیب، آنچه در «شاه آفریقایی کاسپار» میبینیم، تصویری از یک مرد آزاد آفریقایی است که در هیئت یک شاه آفریقایی به تصویر کشیده شده—آنهم توسط یک هنرمند سفیدپوست هلندی که در صحنههای ژانری تخصص داشت.
از آنجا که «شاه آفریقایی کاسپار» یک پرترهی واقعی از یک پادشاه زندهی آفریقایی نیست، این اثر از نظر اجتماعی همان پرستیژ و اعتبار یک پرترهی رسمی از خاندان سلطنتی اروپا را ندارد.البته یک استثنا در قرن هفدهم وجود دارد که تصویری از یک مقام رسمی آفریقایی را به نمایش میگذارد—که میتوانید دربارهی آن در منبعی دیگر مطالعه کنید. بااینحال، شاه آفریقایی کاسپار اثری نادر و ارزشمند از لحاظ تاریخی، اجتماعی و هنری محسوب میشود.همانگونه که زنان در تاریخ هنر به حاشیه رانده شدهاند، افراد رنگینپوست نیز برای مدتها در کتابهای هنری، کلاسهای درسی، مجموعههای موزهای و گفتمانهای اجتماعی نادیده گرفته شدهاند.امیدوارم که بهرسمیت شناختن زیبایی و اهمیت نقاشی «شاه آفریقایی کاسپار» گامی دیگر در جهت شناخت، ارزیابی مجدد و بازگویی داستانهای فراموششدهی تاریخ هنر باشد.