نقاشی دروگران اثر پیتر بروگل پدر
دروگران شاهکاری از رنسانس شمالی است. این اثر، تأملی بصری است که پیتر بروگل پدر در آن به جایگاه انسان در جهان پرداخته است.پیتر بروگل پدر (حدود ۱۵۲۵-۱۵۶۹) یکی از مشهورترین هنرمندان رنسانس شمالی است. آثار او سرنوشت درهمتنیدهی دهقانان و مناظر طبیعی را به تصویر میکشد. بروگل آنچنان شیفتهی زندگی فصلی دهقانان بود که همکاران هنرمندش، به شوخی، لقب «بروگل دهقان» را به او دادند. بروگل یک انسانگرا بود و میخواست از طریق تصاویرش به بررسی وضعیت انسانی بپردازد. او مناظری فلسفی خلق کرد که در آن دهقانان یا سرنوشت خود را میپذیرند یا با آن مبارزه میکنند. آنها یا در محدودیتها و مشقتهای زندگی سخت تلاش میکنند، یا از طریق مستی و تنبلی به دنبال گریز و آسودگی هستند. نقاشی دروگران از بروگل، شاهکاری است که این درام انسانی را با بالاترین سطح از ظرافت هنری به نمایش میگذارد.
ترکیب کلی
دروگران در سال ۱۵۶۵، تنها چهار سال پیش از مرگ بروگل، نقاشی شد. این اثر یک نقاشی رنگ روغن روی چوب است که ابعادی برابر با ۱۱۹ در ۱۶۲ سانتیمتر (۴۶ ۷/۸ در ۶۳ ۳/۴ اینچ) دارد. صحنهای از درو را به تصویر میکشد که معمولاً در اواخر تابستان (اوت) یا اوایل پاییز (سپتامبر) دیده میشود. این نقاشی یکی از مجموعهای ششقسمتی بود که گذر فصول را به نمایش میگذاشت. یکی از این آثار در گذر زمان از بین رفته، اما پنج اثر باقیمانده در موزههای مختلف جهان نگهداری میشوند. دروگران بهطور خاص، لحظهای مشخص از سال را به تصویر میکشد، زمانی که دهقانان در گرمای سنگین و خوابآور تابستان گرد هم میآیند و زمینهای زراعی و درختان میوهای را که در طول سال مراقبت شدهاند، درو میکنند.
ترکیببندی جزئیات
در پیشزمینهی سمت راست، دهقانانی دیده میشوند که در حال غذا خوردن و استراحت هستند، شاید مشغول صرف ناهار نیمروزی خود باشند. در پیشزمینهی سمت چپ، گروهی دیگر از دهقانان با داسهای بزرگ در حال درو کردن زمینهای زراعی هستند. در میانهی سمت راست، افرادی خم شده یا زانو زدهاند تا دانهها و سیبهای افتاده بر زمین را جمعآوری کنند. فراتر از این مزرعهی زردرنگ، یک مرتع سبز قرار دارد. در این بخش، در سمت چپ، یک گاو نر در حال کشیدن بستهای بزرگ از ساقههای بریدهشده است، در مرکز، گروهی از مردم برهنه در حال شنا کردن هستند، و در سمت راست، عدهای مشغول نوعی بازی محلی با توپاند.فراتر از این میانهی سبز، در پسزمینهی نقاشی، یک مزرعهی زرد دیگر دیده میشود که مسیری پر از اسبها و کاروانها از میان آن میگذرد.در عمق بیشتر صحنه، در دوردست، پسزمینهی نهایی شامل یک بندر در سمت راست است، جایی که کشتیهای بادبانی مجهز بر روی آب پراکنده شدهاند. پیتر بروگل پدر در این نقاشی بهراحتی پنج سطح مختلف از فضا را به تصویر کشیده و با استفاده از پرسپکتیو خطی، یک منظرهی پانورامیک خلق کرده است. او به طرز چشمگیری حس عمق و فضا را به بیننده منتقل میکند.
نهار
همهی انسانها برای زنده ماندن باید غذا بخورند. این یکی از بسیاری از ویژگیهای مشترکی است که بشریت را به هم پیوند میدهد. با این حال، بهطور کلی، کیفیت غذا، مقدار آن و زمانی که برای صرف آن اختصاص داده میشود، همگی در نحوهی قضاوت اجتماعی افراد تأثیرگذار هستند. ثروتمندان و افراد دارای امتیاز، بسیار متفاوت از فقرا و محرومان غذا میخورند.پیتر بروگل پدر در این نقاشی، یک ناهار معمولی دهقانان هلندی قرن شانزدهم را به تصویر میکشد. در پیشزمینه، هشت دهقان در سمت راست درخت بزرگ نشستهاند. سه نفر از آنها کاسههایی در دست دارند که با نوعی غذای سفیدرنگ پر شده است. قاشقهایی که در دستشان دیده میشود، نشان میدهد که غذای آنها نوعی خورش یا پاتج (pottage) است. برنج و سیبزمینی تا دههی ۱۵۶۰ به مواد غذایی رایج تبدیل شده بودند و این دو ماده میتوانستند رنگ سفید به هر خورشی ببخشند.
چهار دهقان در حال خوردن نان هستند. دو نفر از آنها در حال بریدن برشهایی از قرصهای بزرگ ناناند، در حالی که دو نفر دیگر مشغول جویدن برشهای نان خود هستند. دهقان سومی نیز از یک کوزهی بزرگ سفالی (ترارُتا) در حال نوشیدن آبجو یا سایدر است. چهرهی همهی آنها آرام و رضایتمند به نظر میرسد، گویی از غذای خود سیر و خشنود شدهاند. این لحظهای از تغذیه و فرصتی برای استراحت در میان یک روز کاری سخت است.
زمان استراحت
در سمت چپ محل ناهار، مردی به خواب فرو رفته است. دهانش باز مانده و پاهایش را روی زمین دراز کرده است، در حالی که بازوی راستش را خم کرده و پشت سرش گذاشته تا بهعنوان بالش از آن استفاده کند. کلاه سیاهش در حال سر خوردن از سرش است، اما با گذر زمان رنگ آن کمرنگ شده و اکنون مانند تودهای خاکستری شفاف دیده میشود که آستین راست لباسش را از زیر نمایان کرده است. به نظر میرسد که بروگلاین کلاه را در آخرین لحظات، بهعنوان یک جزئیات تکمیلی، به نقاشی اضافه کرده است.با توجه به وجود آبجو یا سایدر در میان دهقانان در حال ناهار، میتوان حدس زد که این مرد مست است و در اثر نوشیدن زیاد به خواب رفته. به احتمال زیاد، او دیگر تا روز بعد به سر کار باز نخواهد گشت.
کارگران مزرعه
در پیشزمینهی سمت چپ، دو نفر با داسهای بزرگ در حال بریدن و درو کردن مزرعه هستند. حرکات موجدار آنها از طریق خط نامنظم شانهها و پیچش کمرشان بهخوبی القا شده است. آنها مردانی سختکوشاند که در حال انجام وظایف کاری خود در مزرعه هستند و مشغول تلاش برای تأمین معیشت خود.
همکار حامل کوزهها
در کنار آنها، یک همکار دیگر در حال حمل دو کوزهی بزرگ سفالی است. آیا او برای همکارانش آبجو یا سایدر میآورد؟ این احتمال وجود دارد که این نوشیدنی، بخشی از استراحت و تغذیهی روزانهی دهقانان باشد، تا در گرمای طاقتفرسای کار در مزرعه، نیروی تازهای بگیرند.
زنان در مسیر درو
پشت آن سه مرد، سه زن در حال عبور از مسیر بریدهشدهی مزرعه هستند. دو نفر از آنها دستههای غلات را بر پشت و شانههای خود حمل میکنند. اما چرا زن سوم چیزی با خود حمل نمیکند؟شاید او هم بار دارد، اما زاویهی دید بیننده مانع از دیده شدن آن شده است. شاید نیز در حال استراحتی کوتاه باشد، یا نقشی متفاوت در روند درو ایفا کند که از این زاویه مشخص نیست. بروگل با چنین جزئیاتی، فضایی باز برای تفسیر و حدس در مورد زندگی روزمرهی دهقانان فراهم کرده است.
حس جامعه و همبستگی
صرفنظر از جزئیات، در مجموع، حس همبستگی و اجتماع در این صحنه دیده میشود. این سه مرد و سه زن بهعنوان دهقانانی آرمانی به تصویر کشیده شدهاند همگی سختکوش، وظیفهشناس و پذیرای جایگاه خود در زندگی. بروگل آنها را نهتنها در کار، بلکه در هماهنگی با یکدیگر و با طبیعت نشان داده است.
گردآورندگان محصول
در میانهی سمت راست، افرادی در حال جمعآوری محصولات از روی زمین هستند. زنی با لباس خاکستری-سبز، کلاهی سفید و پیشبندی سفید به جلو خم شده تا دستهای از غلات را در آغوش بگیرد. فرم سهگوش بدن او یادآور دستههای مثلثیشکل غلاتی است که در نزدیکیاش روی زمین قرار دارند. او چنان با زندگی کشاورزی همگون شده که حتی فرم بدنش با محصولات زراعی اطرافش هماهنگ به نظر میرسد.پشت سر او، مردی با لباس قرمز در حال بستن ساقههای بریدهشده با طناب است تا آنها را به بستههای منظم تبدیل کند. او بهزودی یک دستهی مثلثی دیگر خلق خواهد کرد، تکرار و نظمی که در سراسر نقاشی دیده میشود و هماهنگی بین انسان و طبیعت را بازتاب میدهد.
جمعآوری سیبها
کمی جلوتر در سمت راست، دو نفر روی دستها و زانوهایشان خم شدهاند و سیبهای سرخی را که روی زمین افتادهاند، جمع میکنند. نردبان کنار آنها که روی زمین افتاده، نشان میدهد که یکی از آنها بهتازگی از آن استفاده کرده است احتمالاً برای بالا رفتن از درخت و تکان دادن شاخهها، تا سیبها بر زمین بریزند.اکنون، با کنار افتادن نردبان، این دو نفر مشغول جمعآوری میوههای رسیده هستند، بخشی از همان چرخهی طبیعت که بروگل در سراسر نقاشی به تصویر کشیده است لحظهای که زحمت کشاورزان به ثمر نشسته و محصول برای مصرف و ذخیرهسازی آماده میشود.
گاو نر و کاروانها
در میانهی سمت چپ، یک گاو نر قهوهای در حال کشیدن دستهای بزرگ از غلات زردرنگ است. شاید این محصول گندم یا علف خشکباشد؟ در هر صورت، به نظر میرسد که باری سنگین است، محصولی که در پیشزمینهی صحنه درو شده و اکنون برای انتقال آماده شده است. این حیوان باربر، زیر این بار خم شده اما با حرکتی کند و پیوسته در مسیر خود پیش میرود. یک مرد با لباس خاکستری پشت سر آن راه میرود و حیوان را در مسیر هدایت میکند.در عمق بیشتر صحنه، مزرعهی زردرنگی در میانهی نقاشی دیده میشود. تپهای زرد در پسزمینه، روستای سبزرنگ را قاببندی کرده است. مسیر باریکی از میان این تپه عبور میکند و در آن، کاروانها و افرادی دیده میشوند که از آن پایین میآیند. شاید آنها برای فروش محصولات خود به روستا میروند؟ این جادهی پررفتوآمد، جریان زندگی و اقتصاد روستایی را نشان میدهد، جایی که محصول از مزارع به بازارها منتقل میشود.
برهنگی
در میانهی مرکزی صحنه، دریاچهای مربعشکل دیده میشود که پیکرهای برهنهای در آن پراکندهاند. بیننده در حال مشاهدهی یک مهمانی شنا در قرن شانزدهم است. در آن زمان، اگر هم لباس شنا وجود داشت، دهقانان بهندرت آن را در اختیار داشتند یا میپوشیدند. آنها بهسادگی لباسهای خود را درآورده و وارد آب میشدند.حمامهای جمعی امری رایج بود و هیچ تفکیکی میان استخرهای مردانه و زنانه وجود نداشت. مردان، زنان، پسران و دختران، همانطور که سر یک میز کنار هم غذا میخوردند، بهراحتی و بدون قید و بند در کنار هم شنا میکردند. در اروپای غربی دورهی قرون وسطی و رنسانس، برهنگی امری پذیرفتهشده بود و مانند جامعهی پس از دورهی ویکتوریایی، با انگ اجتماعی شدید یا بار جنسی اغراقشده همراه نبود.
بازی استولبال
کمی جلوتر، در سمت راست میانهی صحنه، یک فضای سبز روستایی کوچک دیده میشود که حدود یازده نفر در آن حضور دارند. آنها ظاهراً مشغول بازی با یک توپ هستند، که بهاحتمال زیاد بازی استولبال است بازیای که نیاکان کریکت مدرن و بیسبال محسوب میشود.استولبال ریشه در قرن چهاردهم دارد، بنابراین بروگل در این صحنه، نهتنها یک فعالیت روزمره بلکه یک سنت دیرینهی زندگی جمعی در روستا را به تصویر کشیده است. همانطور که در سمت چپ، صحنهی شنا نشان میدهد، زندگی دهقانی بهندرت انفرادی بود. روابط همسایگی و پیوندهای خانوادگی در آن زمان بسیار قویتر و درهمتنیدهتر از محلهها و شهرهای مدرن امروزی بودند.
بندر
در پسزمینهی دوردست نقاشی، یک بندر دیده میشود. فاصلهی زیاد آن از طریق جو مهآلود و محو مشخص شده است اثری که بروگل با استفاده از رنگهای متمایل به آبی و خطوط نامشخص بهخوبی ایجاد کرده است.او حتی احساس باران در دوردست را القا میکند، چراکه این فضای مهآلود آبیرنگ در امتداد خط افق ادامه دارد. شاید ابرهای بارانیدر حال حرکت به سمت پیشزمینه هستند و بهزودی، باران، دهقانان سختکوش را در دل روز کاریشان غافلگیر خواهد کرد؟
مفهوم و پیام نقاشی
از خلال فعالیتهای گوناگون، پیتر بروگل پدر تصویری جامع از زندگی دهقانی ارائه میدهد و نشان میدهد که این زندگی چگونه با چشمانداز طبیعت درهمتنیده است. در این نقاشی، یک آگاهی جمعی ملموس دیده میشودخستگی و مشقت در پیشزمینه، در تضاد با سرگرمی و سرخوشی در میانهی صحنه.زندگی دهقانان در آن دوران، عمدتاً به سه حوزه تقسیم میشد: کار در مزرعه، حضور در کلیسا، و تفریحات و سرگرمیهای جمعی. در این نقاشی، بیننده کار و بازی را بهوضوح میبیند، اما جنبهی مذهبی زندگی تنها بهصورت تلویحی نمایش داده شده است از طریق کلیسای کوچک در میانهی سمت راست و همچنین اشارات نمادین و اخلاقی که در سراسر تصویر وجود دارد.این اثر، چیزی فراتر از یک نقاشی روستایی است؛ بروگل با مهارت، تعادلی میان سختی و لذت، وظیفه و تفریح، و کار و ایمان را به تصویر کشیده است، تصویری که نهتنها بازتاب زندگی دهقانان در قرن شانزدهم، بلکه نمودی از چرخهی همیشگی زندگی انسانی است.
نقاشی دروگران سرشار از مفاهیم اخلاقی و ارجاعات کتاب مقدس است. ناهار دهقانان یادآور مفهوم مذهبی «نان روزانهی ما را بده»است، که از دعای ربانی در کتاب مقدس گرفته شده و بر اهمیت تأمین معاش از طریق کار و تلاش تأکید دارد. مردی که مست و به خواب رفته است به گناه تنبلی اشاره داردیکی از هفت گناه کبیره. همچنین،تسلیم شدن در برابر وسوسههایی مانند الکل بهعنوان نمادی از انحراف اخلاقی در نظر گرفته شده است.علاوه بر این،زنانی که در حال جمعآوری میوه هستند میتوانند اشارهای به میوهی ممنوعه در باغ عدن داشته باشند، همان گناه نخستینی که منجر به اخراج آدم و حوا از بهشت شد. ترکیب سه مرد و سه زن یادآور فضیلت کار و تلاش است که در کتاب امثال سلیمان ستایش شده است. در مقابل، شناگران برهنه در پسزمینهی دوردست میتوانند نمادی از برهنگی روح در روز داوری نهاییباشند، مفهومی که بر آشکار شدن اعمال و باطن انسان در برابر خدا تأکید دارد. در نهایت، درخت بزرگی که در پیشزمینه قرار دارد، با شاخههای خشکیده و تنهی رو به زوال خود، نشان میدهد که روح انسان نیز در اثر تنبلی و سستی رو به پژمردگی میرود.
پیتر بروگل پدر تمامی این اشارات پیچیده و جزئیات را با نگاهی جهانی و فراتر از مرزهای محلی به تصویر میکشد. او از نظر سبکشناسی،سنت منظرهنگاری رنسانس شمالی را با رنگهای درخشان و زندهی رنسانس ونیزی درهم میآمیزد.بروگل ازهنرمندان پیشین شمال اروپامانندآلبریشت دورر،هیرونیموس بوش وماتیاس گرونوالدالهام میگیرد.درنقاشی دروگران، جایگیری فیگورها و عمق چندلایهی تصویر، ویژگیهایی هستند که این هنرمندان به آنها علاقه داشتند و بروگل نیز آنها را حفظ کرده است. افزون بر این سنتها، او از رنگهای اولیهی درخشان که در آثار مکتب ونیزی، از جمله آثار جیووانی بلینی، جورجونه و تیسین دیده میشود، بهره میگیرد. سفر بروگل به جمهوری ونیز و دسترسیاش به شاهکارهای ونیزی، این رویکرد را برای او امکانپذیر ساخته است.
دروگران اثر پیتربروگل پدر،تأملی بصری در مورد جایگاه انسان در جهان است. این نقاشی به بررسی تعامل فیگورها با طبیعت فصلی میپردازد،به شیوهای که یادآور Très Riches Heures اثر برادران لیمبورگ و دیگر کتابهای ساعات دعا از قرن پیشین است. بروگل در این اثر، یک چشمانداز خیالی ارائه میدهد، اما با استفاده از جزئیات واقعی و پرسپکتیو دقیق، آن را به منظرهای باورپذیر و غیرآرمانی تبدیل میکند.تأثیرات جوّی متغیر، نور خورشید را پراکنده کرده و جایگاه آن را تغییرمیدهند، تا حس گذر زمان و تغییرات آبوهوا را القا کنند. در این نقاشی، همهچیز در حال تغییر است،از جمله سرنوشت انسان. اما آنچه تغییرنمیکند، جایگاه والای دروگران بهعنوان شاهکاری از رنسانس شمالی است.این اثر، نمونهای درخشان از هنر فصلی است که همچنان گواهی بر نبوغ هنری پیتر بروگل پدر باقی مانده است.