هنری

نقاشی پیرو دلا فرانچسکا (هنرمند، ریاضیدان، انسان‌گرا)

پیرو دلا فرانچسکا نه‌تنها یکی از برجسته‌ترین هنرمندان رنسانس اولیه بود، بلکه ازبزرگ‌ترین ریاضیدانان زمان خود نیز به‌شمار می‌رفت. آثاراونشان‌دهنده‌ی ذهن نوآورانه و درک دقیقش ازفضا،پرسپکتیو وتناسبات هستنددلافرانچسکادرمرکزجنبش انسان‌گرایی قرارداشت و نوشته‌های بسیاری درزمینه‌ی حساب وهندسه ازخودبه‌جاگذاشت. ترکیب‌بندی‌های شگفت‌انگیز او که بر اصول هندسی بنا شده‌اند، گواهی بر مهارت ریاضیاتی وتوجه او به سنت‌های کلاسیک گذشته است.

پیرو دلا فرانچسکا که بود؟

پیرو دلا فرانچسکاحدود سال ۱۴۱۲درشهرتوسکانیِ بورگو سن‌سپولکرو متولدشدوبخش عمده‌ی زندگی خودراصرف جست‌وجوی راه‌هایی برای نمایش فضای سه‌بعدی برروی سطحی دوبعدی کرد.اوبه دلیل طیف رنگی سردواستفاده ازرنگ‌های ملایم و پاستلی مشهوراست ونقشی اساسی درگذارازنقاشی تمپرابه نقاشی روغنی درایتالیاداشت تصاویراومملو از شخصیت‌هایی هیپنوتیزم‌کننده ورؤیاگونه هستندکه بُعدمجسمه‌وار دارند. دلافرانچسکا دردوران خودموردحمایت برخی ازقدرتمندترین حامیان هنر درایتالیاقرارگرفت که ازمیان آن‌هامی‌توان به دوک اوربینو،سیگیسموندو مالاتستادرریمینی، و پاپ نیکلاس پنجم در رم اشاره کرد.

Piero della Francesca, The Duke and Duchess of Urbino Federico da Montefeltro and Battista Sforza, 1473-1475, Uffizi Gallery, Florence, Italy. Wikimedia Commons (public domain).

پیرو دلا فرانچسکا: پیوند هنر و ریاضیات

علاوه بر فعالیت‌های هنری، پیرو دلا فرانچسکا بخش زیادی از زندگی خود رابه نگارش رساله‌های ریاضیاتی اختصاص داد.اودرآثارخود به بررسی اجسام هندسی منتظم،حساب مقدماتی وکاربردچرتکه ونقش پرسپکتیو درنقاشی پرداخت.این سه رساله‌ی ریاضیاتی نشان‌دهنده‌ی درک عمیق اوازهندسه‌ی اقلیدسی هستند.درواقع،اکثرترکیب‌بندی‌های دلافرانچسکا براساس طرح‌های هندسی دقیق شکل گرفته‌اند که ارتباط مستقیمی با نظریه‌های ریاضی او دارند. رویکرد او به طراحی به این صورت بود که ابتدا ساختار بصری خود را با استفاده از یک نقشه‌ی هندسی تنظیم می‌کرد طرحی که شامل یک خط افق، قطرها و پرتوهای بصری بود. این شیوه‌ی منظم وتحلیلی درطراحی،نه‌تنهابه آثاراوحس تعادل و هماهنگی هندسی می‌بخشید، بلکه نشان‌دهنده‌ی پیوند عمیق میان هنر و ریاضیات در تفکر او است

Piero della Francesca, De Prospectiva Pingendi, 1480, Palatina Library, Parma, Italy. Google Arts and Culture.

پیرو دلا فرانچسکا و انسان‌گرایی

دورانی که پیرودلافرانچسکادرآن فعالیت می‌کرد،دوران گذارازسنت‌های  قرون وسطایی به سوی بازآفرینی طبیعت درهنر بود.کواتروچنتو (قرن پانزدهم ایتالیا)، که هنوز کاملاً مدرن نشده بود، نقطه‌ی عطفی تاریخی به‌شمارمی‌رفت که زمینه‌سازرنسانس بزرگ اروپایی شد.درآثارپیرو دلافرانچسکا،هنر،دین وعلم به شکلی هماهنگ درهم تنیده شده‌اند. سنت نوافلاطونی مسیحی، که در آن زمان یک جریان فکری برجسته بود، تلاش می‌کرد تا فلسفه و علم یونانی را با باورهای مسیحی پیوند دهد. دراین تفکر،نسبت‌های ایده‌آل افلاطونی اهمیت اعدادرادرساختارجهان برجسته می‌کردند.بی‌تردید،آثار پیرودلافرانچسکاسرشارازخلوص ریاضیاتی وانسجام بصری هستند.اوازاصول هندسی ونسبت‌های عددی برای ایجاد ایجادترکیب‌بندی‌هایی متعادل و هماهنگ استفاده می‌کرد، که بازتابی از دیدگاه نوافلاطونی درباره‌ی هماهنگی کیهانی در جهان هستی بود

Piero della Francesca, Flagellation of Christ, 1455-1460, Galleria Nazionale delle Marche, Urbino, Italy. Reproductions d’Oeuvres.

 

پیرو دلا فرانچسکا: ریاضیات به‌عنوان بنیان هنر

پیرو دلا فرانچسکا جهان ریاضیاتی پیرامون خود را پذیرفت و آن را به اساس طراحی هنری‌اش تبدیل کرد. اوباخلق ترکیب‌بندی‌هایی منسجم و یکپارچه بر پایه‌ی اصول ریاضیاتی،گام زرگی دربازنمایی فرم‌هادررنسانس اولیه برداشت اوبابه‌کارگیری ریاضیات در نقاشی هاخود،هنررابه علمی دقیق و نظام‌مند تبدیل کرد.مسائل فکری، الهیاتی و فلسفی که ذهن او را مشغول می‌کردند، همان مسائلی بودندکه اندیشمندان وحاکمان انسان‌گرانیزبه آن‌هامی‌اندیشیدند.در حقیقت،هیچ توضیحی روشن‌ترازاین نمی‌تواندتسلط فکری ونیروی عقلانی نهفته درهراثرنقاشی‌شده‌ی دلافرانچسکارا بیان کند.این انسجام عقلانی ودرک عمیق اوازجهان،چیزی است که آثارش راهمچنان محورتوجه وتحسین بینندگان نگه داشته است

«تعمیدمسیح»

Piero della Francesca, The Baptism of Christ c. 1460, National Gallery, London, UK. Museum’s website

نقاشی «تعمید مسیح» یکی ازنمونه‌های برجسته‌ی سازمان‌دهی دقیق فضای تصویری در آثار پیرود لافرانچسکا است.این اثرنشان‌دهنده‌ی رویکرد ریاضیاتی اودرنقاشی وارائه‌ی تفسیری نوآورانه ازیکی ازصحنه‌های پرتکرار کتاب مقدس است این نقاشی که در سال۱۴۳۸برای یک چندلتی گوتیک عظیم آغازشد،نخستین شاهکارمهم هنری دلا فرانچسکا به‌شمار می‌رود.شایدبیش ازهراثردیگراو، این نقاشی اصول نوظهور هنری را آشکار می‌کند اصولی که در آن یک کلیت منظم از طریق ارتباط میان فضا،خطوط، اشکال ورنگ‌ها به دست می‌آید.دلافرانچسکادراین اثر،هندسه وپرسپکتیو را به‌گونه‌ای به کارگرفته که ترکیب‌بندی اثر حسی از تعادل و هماهنگی ریاضیاتی را القا می‌کند.

Piero della Francesca, The Baptism of Christ c. 1460, National Gallery, London, UK. Detail. Wikimedia Commons (public domain).

وقار و هماهنگی در«تعمید مسیح»

شخصیت‌های این ترکیب‌بندی نمونه‌ای از وقاری عمیق هستند که بعدها به یکی از ویژگی‌های اصلی سوژه‌های پیرو دلا فرانچسکا تبدیل شد. در مرکز نقاشی، مسیح با نگاهی فروتنانه و چشمانی پایین‌افتاده ایستاده است، در حالی که یوحنا تعمیددهنده آیین تعمید را بر او اجرا می‌کند.در سمت چپ، سه فرشته‌ی همراه درکناریکدیگر ایستاده‌اندو لباس‌هایشان نمایشگرطیف متنوعی ازرنگ‌ها است اولین نمونه‌ی باقی‌مانده ازبه‌ کارگیری تکنیک «کانجیانته»در آثار دلا فرانچسکا، که شامل تغییرات ظریف رنگی درسایه‌روشن‌هاست.درپس‌زمینه نیزروح‌القدس درقالب یک کبوتر، یک نوآموز (کاتکومن)،وبزرگان اورشلیم دیده می‌شوند.این صحنه در دل چشم‌اندازی گسترده باتپه‌های ملایم شکل گرفته ودرنوری شفاف و آرامش‌بخش صبحگاهی غوطه‌ور است.مانندبیشترآثاردلافرانچسکا،این نقاشی نیزنوعی سکون رازآلود را  القا می‌کنداحساسی

نوآوری در بازنمایی چشم‌انداز در «تعمید مسیح»

پیرو دلا فرانچسکا در «تعمید مسیح» نقش چشم‌انداز را به سطحی نوین از اهمیت ارتقا داد. پیش از این، در تاریخ هنر، چشم‌انداز نقشی ثانویه و صرفاً پس‌زمینه‌ای تزئینی در نقاشی‌ها داشت. اما در این اثر، دلا فرانچسکا فضای طبیعی را به بخشی جدایی‌ناپذیر از روایت تصویری تبدیل کرد.این نقاشی یکی از نخستین پانل‌های محراب (آلتارپیس) است که در آن پیکره‌های بزرگ‌مقیاس در یک چشم‌انداز هماهنگ و یکپارچه جای گرفته‌اند، بدون آنکه مرزی بصری بین صحنه‌ی نقاشی‌شده و بیننده وجود داشته باشد. در این اثر، انسان و طبیعت در هم تنیده شده‌اند و در وحدتی هماهنگ همزیستی دارند.دلا فرانچسکا از جمله هنرمندانی بود که در این دوره تلاش کردند تا ارتباط میان انسان و محیط پیرامونش را به شکلی طبیعی و متوازن به تصویر بکشند، رویکردی که بعدها به یکی از مبانی اصلی هنر رنسانس تبدیل شد

تحلیل نقاشی «تعمید مسیح»

Schema of Piero della Francesca’s The Baptism of Christ c. 1460, National Gallery, London, UK. Wikimedia Commons (public domain)

نمادپردازی ریاضیاتی و اهمیت هندسه در «تعمید مسیح»، پیرو دلا فرانچسکا با به‌کارگیری نمادگرایی ریاضیاتی، معنا و مفهوم مذهبی صحنه را تقویت کرده است. ترکیب‌بندی اثر بر پایه‌ی دو شکل هندسی اصلی بنا شده است: یک مستطیل و یک نیم‌دایره.

  • کبوتر روح‌القدس، که در اوج صحنه پرواز می‌کند، دقیقاً در راستای خط بالایی مستطیل قرار دارد.
  • پیکره‌ی مسیح در مرکز ترکیب واقع شده، درست در نقطه‌ای که یک خط عمودی صفحه را به دو نیم تقسیم می‌کند.
  • اگر یک مثلث متساوی‌الاضلاع از ضلع بالایی مستطیل ترسیم کنیم، رأس آن دقیقاً بر روی پای راست مسیح قرار می‌گیرد.
  • مرکز این مثلث بر محل تلاقی نوک انگشتان دست‌های مسیح در حالت دعا قرار دارد.

این محاسبات نشان می‌دهند که دلا فرانچسکا از هندسه برای اشاره به مفهوم تثلیث مقدس و وحدت مسیح با الوهیت استفاده کرده است.نماد پنج زخم مسیح و ارتباط آن با غسل تعمیدبرخی پژوهشگران، از جمله مرلین آرونبرگ لاوین، پیشنهاد کرده‌اند که دلا فرانچسکا فرمول اقلیدس را برای طراحی یک دایره و یک پنج‌ضلعی منتظم درون مثلث به کار گرفته است. این پنج‌ضلعی می‌تواند نمادی از پنج زخم مسیح باشد، که از لحاظ نمادین با غسل تعمید به‌عنوان آغاز رنج و شهادت مسیح مرتبط است.ترکیب‌بندی هندسی این نقاشی نه‌تنها ثبات و استحکام بصری به آن بخشیده، بلکه راهی ریاضیاتی برای تأکید بر مسیح به‌عنوان مرکز جهان و جزئی از تثلیث مقدس فراهم کرده است.

هنر، علم و دین در آثار پیرو دلا فرانچسکا

پیرو دلا فرانچسکا هنرمندی بود که میان علم، دین و هنر پلی استوار ساخت. او در نقاشی‌هایش نظریه‌های پرسپکتیو لئون باتیستا آلبرتی را به کار گرفت و همزمان با الهام از اندیشه‌های سنت آگوستین، نور فیزیکی را تمثیلی از نور روحانی درک کرد.در «تعمید مسیح»، تمامی عناصر اساسی سبک او گرد هم آمده‌اند: انسان در هماهنگی با فضا، نور، هوا و زیبایی ساکن طبیعت. او نه‌تنها یک لحظه‌ی مذهبی را به تصویر کشیده، بلکه آن را در قالب یک موقعیت واقعی در زمان و مکان ارائه داده است.

سفر به دنیای پیرو دلا فرانچسکا

برای شناخت بهتر این هنرمند، باید از مسیرهای شناخته‌شده‌ی گردشگری فاصله گرفت و او را در سرزمین خودش کشف کرد. آثار برجسته‌ی او را می‌توان در مسیری که «ردپای پیرو» نام دارد، مشاهده کرد. این مسیر از فلورانس یا بولونیا آغاز شده، به آرتزو، مونترکی و سن‌سپولکرو می‌رسد و برای ماجراجویان، به پروجا، اوربینو و ریمینی نیز گسترش می‌یابد.پیرو دلا فرانچسکا: هنرمند جاودانه‌ای که علم و هنر را در هم آمیخت پیرودلا فرانچسکا بیش از یک نقاش بود؛ او دانشمندی بود که هنر را به علمی دقیق تبدیل کرد. تعادل میان زیبایی‌شناسی، ریاضیات و معنویت در آثار او، نامش را در تاریخ هنر جاودانه ساخته است.

Piero della Francesca, Madonna del Parto, c. 1460, Monterchi, Italy. Detail. Wikimedia Commons (public domain)

پایان زندگی و میراث جاودانه‌ی پیرو دلا فرانچسکا

پیرو دلا فرانچسکا در سال‌های پایانی عمرش نابینا شد و در سال ۱۴۹۲ در زادگاهش، سن‌سپولکرو درگذشت. او در همان شهر به خاک سپرده شد.برای قرن‌ها، نام او در فراموشی تاریخی فرو رفت، تا آنکه در دهه‌ی ۱۸۵۰ بار دیگر کشف و مورد تحسین قرار گرفت. با وجود شهرت کنونی‌اش، تنها شانزده اثر از او باقی مانده است، که همین کمیابی، او را به یکی از مرموزترین چهره‌های تاریخ هنر تبدیل کرده است.هرچند تعداد آثار او محدود است، اما شکوه، عظمت و زیبایی بی‌پیرایه‌ی نقاشی‌هایش چنان تأثیری عمیق برجای می‌گذارند که نمی‌توان در برابر حضور مقتدرانه‌ی آن‌ها بی‌تفاوت ماند. هنر پیرو دلا فرانچسکا، با ترکیب ناب ریاضیات، پرسپکتیو و معنویت، همچنان الهام‌بخش هنرمندان و اندیشمندان سراسر جهان باقی مانده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا