نقاشی ملکه نفرتاری و الهه ایزیس
«ملکه نفرتاری و الهه ایزیس» یکی از باشکوهترین شاهکارهای هنر مصر باستان است. این نقاشی دیواری که در مقبره ملکه نفرتاری قرار دارد، آرزوی یک زندگی جاویدان را به تصویر میکشد. در این اثر، الهه ایزیس، یکی از مهمترین ایزدبانوان مصر، دست نفرتاری را گرفته و او را هدایت میکند، نمادی از حمایت الهی و راهنمایی به سوی حیات ابدی.
نمادگرایی در نقاشی
این صحنه نهتنها زیبایی بصری خیرهکنندهای دارد، بلکه از لحاظ معنایی نیز سرشار از مفاهیم عمیق مذهبی و اسطورهای است. ایزیس، که الهه مادر و محافظ فراعنه محسوب میشد، در این تصویر ملکه نفرتاری را در مسیر ورود به زندگی پس از مرگ همراهی میکند.لباسهای فاخر، جزئیات دقیق، و رنگهای زنده که در این نقاشی دیواری به کار رفتهاند، نمونهای برجسته از اوج مهارت هنرمندان مصری در دوره رامسسی را نشان میدهند. این اثر نهتنها یکی از زیباترین نقاشیهای دیواری مصر باستان است، بلکه سندی گرانبها از باورها و آرمانهای مصریان در مورد مرگ، رستگاری و پیوند با نیروهای الهی محسوب میشود.
زمینه تاریخی
ملکه نفرتاری همسر اصلی و محبوب رامسس دوم، که به رامسس کبیر نیز شهرت دارد، بود. آنها در دوران نوزدهمین سلسله مصر در دوره پادشاهی نوین حکومت میکردند.دوران رامسسی، بهویژه تحت سلطنت رامسس کبیر، یکی از شکوفاترین و پررونقترین ادوار تاریخ مصر باستان بود. اقتصاد تجارتمحور مصر رونق داشت، قدرت سیاسی آن در اوج بود، و فرهنگ هنری به بالاترین سطح خود رسیده بود. این عصر دورهای طلایی برای هنرمندان مصری به شمار میرفت، چراکه آثار هنری فراوانی خلق میشد، همچون جریانی بیپایان از خلاقیت، جاری همچون رود نیل.در میان این شاهکارهای هنری، «ملکه نفرتاری و الهه ایزیس» یکی از برجستهترین آثار به شمار میآید که اوج مهارت، زیباییشناسی، و معنویت هنر مصری را نمایان میسازد.
بررسی کلی اثر
«ملکه نفرتاری و الهه ایزیس» یک فِرسکو سِکو یا نقاشی دیواری به روش خشک است. در این تکنیک، رنگدانهها مستقیماً روی گچ خشکشده اعمال میشوند.ابعاد این اثر ۲۱۰ در ۱۳۸ سانتیمتر (۶ فوت و ۱۱ اینچ در ۴ فوت و ۶ اینچ) است، بنابراین هر دو شخصیت زن در اندازه واقعی ترسیم شدهاند.در این نقاشی، ملکه نفرتاری در سمت چپ ایستاده و ردایی سفید بر تن دارد. در مقابل او، الهه ایزیس در سمت راست قرار گرفته و لباس قرمزی بر تن دارد. این دو زن دست یکدیگر را گرفتهاند، درحالیکه ایزیس نفرتاری را به سوی زندگی پس از مرگ هدایت میکند.این اثر، بخشی از هنر تدفینی مصر باستان است و همچنان در جای اصلی خود در مقبره نفرتاری باقی مانده است. این نقاشی، یکی از بسیاری از فرسکوهای زیبایی است که دیوارهای مقبره را مزین کردهاند، مکانی که اغلب به «کلیسای سیستین مصر باستان»تشبیه میشود، به دلیل عظمت و شکوه بینظیرش.
تاج دوپَر
ملکه نفرتاری در این نقاشی، تاج شوتی (shuti) یا تاج دوپَر را که متعلق به خدای آمون است، بر سر دارد. این تاج، روی تاج کرکس که بر شانههای او آویخته است، قرار گرفته و ترکیبی از نمادهای قدرت، تقدس، و عدالت الهی را به نمایش میگذارد.تاج شوتی از دو پر بلند شترمرغ یا شاهین تشکیل شده که از پایه آن برمیخیزند و یک دیسک خورشیدی را دربر میگیرند. چنین تاجی تنها در مراسم خاص مذهبی-سیاسی توسط نفرتاری مورد استفاده قرار میگرفت.شوتی نماد خدای آمون، یکی از والاترین ایزدان مصر باستان، محسوب میشود. اما علاوه بر این، دو پر تاج نماد «مآت» (maat) هستند اصلی الهی که ترکیبی از حقیقت، عدالت، خرد، نظم و تعادل را در خود دارد.«مآت» هدفی بود که هر انسان نیکوکار در زندگیاش به دنبال تحقق آن بود. نفرتاری با بر سر گذاشتن تاج شوتی، اعلام میکند که واجد «مآت» است و درنتیجه، شایسته ورود به زندگی پس از مرگ و رسیدن به ابدیت در کنار خدایان میباشد.
هیروگلیفها و کارتوشها
هیروگلیفها، که سیستم نوشتاری مصر باستان بودند، ملکه نفرتاری و الهه ایزیس را در این نقاشی دیواری احاطه کردهاند. بسیاری از این کتیبههای مقبرهای شامل افسونها و دعاهایی هستند که صاحب مقبره برای ورود به زندگی پس از مرگ به آنها نیاز داشت. این متون معمولاً از مجموعهای ادبی استخراج میشدند که امروزه به نام «کتاب مردگان» شناخته میشود.نام نفرتاری دو بار در این هیروگلیفها دیده میشود و بهراحتی از طریق دو کادر بیضیشکل به نام کارتوش (cartouche) یا «شِنو» (shenu) که در فرسکو به چشم میخورند، قابل شناسایی است.یکی از کارتوشها درست در سمت راست تاج شوتی قرار دارد.کارتوش دیگر در سمت راست دستهایی که درهم تنیده شدهاند دیده میشود.کارتوش تنها مختص اسامی سلطنتی بود. درحالیکه نام افراد غیرسلطنتی نیز در هیروگلیفها ذکر میشد، اما نام آنها درون بیضی محافظتکننده قرار نمیگرفت. این بیضی نمادی از حفاظت در برابر نیروهای شر بود و تنها افراد سلطنتی شایسته آن محسوب میشدند. به همین دلیل، در مقبرهها و بناهای غیرسلطنتی کارتوش دیده نمیشود، درحالیکه در این نقاشی، وجود کارتوشها به وضوح جایگاه رفیع و الهی نفرتاری را نشان میدهد.
الهه ایزیس
الهه ایزیس در این نقاشی، ردای قرمزی بر تن دارد که روی آن، لباسی از تور مهرهدوزیشده پوشیده است. ایزیس یکی از مهمترین ایزدبانوان مصر باستان بود و نقش پررنگی در اسطورهها، آیینهای مذهبی و باورهای مصریان داشت.او بعدها توسط کلئوپاترا هفتم، آخرین ملکه مصر، بهعنوان بخشی از هویت سلطنتیاش پذیرفته شد، زمانی که کلئوپاترا در ملاقات با ژولیوس سزار و مارک آنتونی، خود را به ایزیس مرتبط ساخت.ایزیس، ایزدبانوی سوگواران، شفادهندگان و مادران بود. ازاینرو، قدرت نظارت بر مردگان، شفای بیماران، و محافظت از مادران و فرزندان را در اختیار داشت
تاج خورشیدی شاخدار
الهه ایزیس تاج خورشیدی شاخدار را که در اصل متعلق به الهه حاتحور بود، بر سر دارد.این تاج نماد تولد دوباره، آفرینش و تجدید حیات است. بنابراین، ایزیس با هدایت نفرتاری، او را به سوی حیاتی نوین در دنیای پس از مرگ رهنمون میسازد.نفرتاری ممکن است در این جهان درگذشته باشد، اما با لطف ایزیس، در دنیای دیگر زندگی دوباره خواهد یافت. این مفهومی کلیدی در آیینهای تدفینی مصر باستان بود، که در آن مرگ پایان نیست، بلکه دروازهای به سوی جاودانگی است.
تکنیک فرسکو
نقاشی«ملکه نفرتاری و الهه ایزیس» یک فرسکوی زیرزمینی است که اجرای آن به آمادهسازی گستردهای نیاز داشت.در ابتدا، تالار مقبره تراشیده شد و دیوارها بهصورت اولیه شکل گرفتند. سپس، برای صاف کردن سطح و پوشاندن ترکها و ناصافیهای سنگ، دو یا سه لایه از گل رس تقویتشده با کاه روی دیوارها اعمال شد.پس از آن، یک لایه نهایی از گچ بر پایه گچسنگ (ژیپس) روی سطح دیوار کشیده شد تا یک بستر صاف و صیقلی برای نقاشی ایجاد کند.یکی از باارزشترین مصالح برای این نوع فرسکو، گلولای (Hib silt) استخراجشده از رود نیل بود. این ماده، به دلیل داشتن ذرات بسیار ریز و سفید ماسه، بهترین بستر را برای اجرای رنگها فراهم میکرد و موجب درخشش و دوام بیشتر نقاشی میشد.
رنگدانههای تمپرا
در نقاشی «ملکه نفرتاری و الهه ایزیس»، هشت رنگ طبیعی تمپرا بهعنوان رنگهای اصلی بهکار رفتهاند که طیف رنگی این اثر را شکل میدهند.
- رنگهای اولیه شامل قرمز، زرد و آبی هستند:
- قرمز: از اکسید آهن
- زرد: از آرسنیک
- آبی: از استرانسیم
- رنگهای ثانویه شامل نارنجی، سبز و بنفش هستند:
- نارنجی: از رئالگار (نوعی سولفید آرسنیک)
- سبز: از مس
- بنفش: از صدفهای مورکس دریایی
- رنگهای تکرنگ (مونوکروم) شامل سیاه و سفید هستند:
- سفید: از کلسیت
- سیاه: از زغال چوب
تمامی این رنگدانهها ابتدا بهصورت جداگانه آسیاب شدند، سپس با مادهای چسبنده مخلوط و روی گچ خشک اعمال گردیدند.
چسبهای مورد استفاده در رنگها
بیشتر هنرمندان مصری برای چسباندن رنگها به سطح دیوار، از سفیده تخممرغ یا چسب حیوانی استفاده میکردند. اما هنرمندان برجسته، همچون خالق این اثر، از صمغ عربی (Gum Arabic) استفاده میکردند.صمغ عربی از درخت اقاقیا که بهوفور در منطقه لوکسور رشد میکرد، استخراج میشد. این ماده نسبت به سایر چسبها گرانقیمتتر و تولید آن زمانبر بود، اما بهترین و باکیفیتترین چسبی بود که در مصر باستان در دسترس هنرمندان قرار داشت.به همین دلیل، در خلق نقاشی مقبره نفرتاری، از مرغوبترین چسب و مواد رنگی استفاده شده است، که همین امر موجب ماندگاری خیرهکننده و درخشندگی فوقالعاده این شاهکار تا به امروز شده است.
سادگی جسورانه
رنگهای اصلی،بیشترین فضاهای نقاشی را پوشش میدهند، مانند ردای قرمز رنگ الهه ایزیس که در ترکیببندی کاملاً شاخص است. در مقابل، رنگهای ثانویه جزئیات ظریفتر را شکل میدهند، مانند هیروگلیفهایی که در اطراف دو شخصیت نقش بستهاند.
تعادل میان فضای منفی و مثبت
رنگ سفید پسزمینه را تشکیل میدهد و فضای منفی نقاشی را پر میکند، که به وضوح و خوانایی ترکیب کمک میکند.رنگ مشکی برای مشخص کردن و مرزبندی اشکال بهکار رفته و فضای مثبت را تعریف میکند.این ترکیب رنگی محدود اما منظم است که با پرسپکتیو جلویی (غیرخطی) هماهنگی دارد. چنین استفادهای از رنگ و فرم، شکوه و تأثیر بصری اثر را دوچندان کرده است.
سادگی جسورانه، اما بالغ
سادگی در این اثر، نه نشانهای از خامی، بلکه انتخابی آگاهانه برای تأکید بر فرمهای نمادین است. این ویژگی، نقاشی را به اثری جاودانه و پرقدرت تبدیل کرده است. درواقع، این رویکرد ترکیببندی و رنگی، شباهتهایی به نقاشیهای مدرن ازجمله آثار پیت موندریان یا جکسون پولاک دارد—جایی که سادگی و قدرت بصری، همزمان در اوج خود قرار دارند.این «سادگی جسورانه»، به نقاشی ظاهری عظیم و نمادین بخشیده است که فراتر از زمان، همچنان بر بیننده تأثیرگذار است.
خانه ابدیت
نقاشیهای مصر باستان همواره جوانی، سلامت و انرژی سرشار را به تصویر میکشند و نماد آرمانهای ابدی انسان هستند. برخلاف بسیاری از تمدنهای دیگر، در هنر مصری، تصاویر مرگ و بیماری بسیار نادرند، مگر در صحنههایی که پادشاه دشمنان خود را در جنگ شکست میدهد.ملکه نفرتاری میخواست که مقبرهاش نه صرفاً مکانی برای دفن، بلکه «خانهای برای ابدیت» باشدجایی که او تا همیشه جوان، شاد و تندرست باقی بماند.
جاودانگی در هنر
بیایید امیدوار باشیم که نفرتاری در ابدیت خود، با دانستن اینکه مقبرهاش پس از سه هزار سال همچنان مورد تحسین است، در آرامش و شادی باشد.اما اکنون این پرسش مطرح میشود:آیا میتوان چیزی را تصور کرد که نهتنها بیش از ۳۰۰۰ سال دوام بیاورد، بلکه همچنان مورد تحسین قرار گیرد و درباره آن نوشته شود؟«ملکه نفرتاری و الهه ایزیس» شاهکاری شگفتانگیز از هنر مصر باستان است اثری که تخیل را تسخیر میکند، قلب را لمس میکند و رؤیای فردایی بهتر را جاودانه میسازد