نقاشی رستگاری از گناهان فرسکوهای کلیساهای خانوادگی فلورانس
فلورانسِ دورهی رنسانس، که به شکوفایی هنری خود شهرت داشت، شاهد سرمایهگذاری خانوادههای بانفوذ در عرصهی هنر و معماری شهر بود. بهعنوان نمونه، خانوادهی نامدار مدیچی را در نظر بگیرید که در ساخت کاخها، کلیساها و
دیگر بناهای باشکوه مشارکت داشتند. اما آنان تنها یکی از حامیان متعدد هنر و فرهنگ بودند که در تلاش بودند تا ثروت،
قدرت، و جایگاه اجتماعی خود را به میراثی جاودان مبدل سازند. در میان خاندانهای فلورانسی، راز آشکاری بود که ثروت آنان عمدتاً از طریق تجارت و بانکداری خانوادگی به دست میآمد. این مشاغل، که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشدند، گاه در تضاد با ارزشهای مسیحی قرار میگرفتند و ترس از محکومیت در جهان پس از مرگ را به همراه داشتند. از اینرو، بسیاری از ثروتمندان به ساخت و تزئین نمازخانهها روی آوردند، به این امید که حمایت آنان از هنر کلیسایی همچون توبهای برای گناهانشان تعبیر شود و راهی به سوی رستگاری فراهم آورد.
نمازخانهی برانکاچّی
یکی از بارزترین نمونههای این سنت، نمازخانهی برانکاچّی است که در کلیسای کارملی سانتا ماریا دل کارمینه واقع شده
است. حامی مالی تزئین این نمازخانه، فلیچه برانکاچّی، وارث تاجری سرشناس در صنعت ابریشم به نام پیِرو برانکاچّی
بود. مجموعهی فرسکوهای این مکان توسط ماسولینو و ماساچو نقاشی شد و بعدها فیلیپّینو لیپی کار آن را به پایان رساند.
سکهی خراج (Tribute Money)
تزئینات داخلی نمازخانهی برانکاچّی بهطور سنتی شامل فرسکوهایی است که زندگی سنت پیتر، قدیس حامی پیِرو
برانکاچّی، را روایت میکنند. با اینحال، در بخش بالایی دیوار سمت چپ، اثری متفاوت به چشم میخورد: سکهی
خراج، که برگرفته از انجیل متی است و در فرهنگ فلورانسی معنایی ویژه دارد. در این اثر، خراج فراتر از ارزش مادی
خود، به نمادی از بهای گناهان تبدیل شده است. این نقاشی همچنین تجربهی حامی خود را از طرد شدن، آزادی، فقدان،
تبعید، رستگاری، و بازگشت منعکس میکند و از این طریق، پیوندی عمیق میان سرنوشت انسان و مفهوم گناه و نجات
برقرار میسازد
سکهی خراج و انگیزهی واقعی فلیچه برانکاچّی
فرسکوی سکهی خراج پرده از انگیزهی واقعی فلیچه برانکاچّی در حمایت از این پروژه برمیدارد. این اثر نهتنها به
سفرهای تجاری و مذاکرات اقتصادی او مربوط میشود، بلکه احتمالاً به فروش چندین ملک خانوادگیاش برای تسریع در
تکمیل فرسکوها نیز اشاره دارد. با این حال، در نگاه کلی، تزئینات این نمازخانه نشاندهندهی تمایل او به رستگاری بود.
برانکاچّی باور داشت که این اقدام، خاندانش را برای نسلهای آینده از گناه تطهیر خواهد کرد و روح تاجران آلودهی
خانواده را از ناپاکی رهایی خواهد بخشید.
نمازخانهی ساسِتی
نمونهی دیگری از تلاش خاندانهای برجستهی فلورانس برای رستگاری از طریق حمایت از کلیساها،نمازخانهی ساسِتی است. در سال ۱۴۷۸، فرانچسکو ساسِتی، یکی از چهرههای بانفوذ بانکهای مدیچی، این نمازخانه رادر کلیسای سانتا ترینیتا به تملک خود درآورد. او که کنترل مستقیمی بر عملیات مالی خاندان مدیچی در شهرهای آوینیون،ژنو، و لیون داشت، بهعنوان مشاور پیرُو دِ مدیچی و لورنتسو باشکوه و همچنین بهعنوان دستیار مالی آنان خدمت میکرد. سرانجام، او به مقام مدیرکل بانک مدیچی رسید و نفوذ و جایگاه خود را در شبکهی گستردهی بانکی این خاندان بیش از پیش تثبیت کرد.
رستاخیز فرزند یک محضردار
دومنیکو غیرلاندایو، که مسئول تزئین نمازخانهی ساسِتی بود، در آن صحنههایی از زندگی سنت فرانسیس، قدیس حامی
خاندان ساسِتی، را به تصویر کشید. اما در میان این آثار، فرسکوی رستاخیز فرزند یک محضردار جایگاهی ویژه دارد و
در مرکز دیوار اصلی نمازخانه، درست بالای محراب، قرار گرفته است. این صحنه به یادبود فرزند نخستین فرانچسکو
ساسِتی خلق شده است که در دوران نوزادی درگذشت. همانطور که مضمون این اثر نشان میدهد، این فرسکو بیانگر
ایمان استوار خانوادهی ساسِتی به رستاخیز کودک و حیات جاودان اوست. افزون بر این، قرار گرفتن مقبرهی فرانچسکو و
دیگر اعضای خانوادهی او در این نمازخانه، این آرزو را به دیگر افراد خاندان نیز تعمیم میدهد و تصویری از اشتیاق جمعی آنان برای رستگاری و نجات روح را به نمایش میگذارد
انصراف از اموال دنیوی
صحنهای دیگر با عنوان فرانسیس در حال چشمپوشی از اموال دنیوی همین مضمون را به شکلی حتی مستقیمتر بیان
میکند. نکتهی جالب توجه این است که این صحنه در شهر آسیزی، زادگاه سنت فرانسیس، رخ نمیدهد، بلکه در ژنو به
تصویر کشیده شده است؛ شهری که یکی از مراکز مهم بانکی بود و فرانچسکو ساسِتی بخش زیادی از ثروت خود را در
آنجا اندوخت.از سوی دیگر، باید در نظر داشت که قوانین شرعی کلیسا، فعالیتهای مرتبط با وامدهی و بانکداری را گناهآلود
میدانست. ازاینرو، حامیان آثار هنری که در عرصهی بانکداری مشغول بودند همچون ساسِتی به دنبال راههایی
بودند که مسیر رستگاری و ورود به بهشت را برای خود هموار سازند.بازآفرینی صحنهی انصراف سنت فرانسیس از
ثروت دنیوی و تعهد او به زندگی همراه با فروتنی و معنویت، آن هم در شهری که ساسِتی تمام عمرش را صرف مدیریت
سرمایه و ثروت کرده بود، نشان از گسست نمادین او از مادیات دارد و درعینحال بر توبهی وی تأکید میورزد.
رستگاری از طریق هنر: آگاهی خاندانهای فلورانسی از ماهیت ثروت خود
خاندانهای برانکاچّی و ساسِتی نشان میدهند که خانوادههای ثروتمند فلورانس کاملاً به ماهیت فعالیتهای اقتصادی خود
آگاه بودند. آنان که عمدتاً از راههایی چون تجارت و بانکداری به ثروت هنگفت دست یافته بودند مشاغلی که در تعالیم
کلیسایی گناهآلود تلقی میشد به دنبال راهی برای تطهیر روح و کسب نجات ابدی بودند. ازاینرو، با سرمایهگذاری درساخت و تزئین نمازخانههای خانوادگی، مضامینی خاص را برای آثار هنری این مکانها انتخاب کردند تا از طریق آنها توبهی خویش را نمایان سازند و امید به رستگاری جاودان داشته باشند.