معرفی سیمونتا وسپوچی تاپ مدل عصر رنسانس

اگر بخواهیم یک زن از دوران رنسانس را نام ببریم که بتوان او را «تاپ مدل» آن دوره دانست، بدون شک سیمونتا وسپوچی بهترین گزینه خواهد بود.او که به «لا بلا» (La Bella، به‌معنای زیبای بی‌همتا) مشهور بود، یک بانوی اشرافی ایتالیایی از جنوا و همسر مارکو وسپوچی از فلورانس بود.او همچنین از خویشاوندان آمرگو وسپوچی به‌شمار می‌رفت همان دریانوردی که دریافت سرزمین‌هایی که کریستف کلمب کشف کرده بود، در واقع آسیا نیست، بلکه دنیای جدیدی به نام آمریکا است.سیمونتا به دلیل زیبایی خیره‌کننده‌اش شهرتی گسترده داشت و بسیاری از هنرمندان برجسته‌ی رنسانس، او را بارها در نقاشی‌هایشان به تصویر کشیدند

سیمونتا وسپوچی: بانوی محبوب فلورانس

سیمونتا، در ۱۵ سالگی، با مارکو وسپوچی ازدواج کرد.آن‌ها در آوریل ۱۴۶۹، زمانی که سیمونتا همراه والدینش در کلیسا حضور داشت، با یکدیگر آشنا شدند. مارکو بلافاصله شیفته‌ی او شد و پدر سیمونتا نیز بدون درنگ، این ازدواج را پذیرفت.این پیوند نه‌تنها از روی عشق، بلکه ازدواجی هوشمندانه و سودمند نیز بود، زیرا خانواده‌ی مارکو در فلورانس ارتباطات قدرتمندی داشتند، به‌ویژه با خاندان مشهور مدیچی.پس از ازدواج، سیمونتا به فلورانس رفت و در دربار این شهر به سرعت محبوب شد.او توسط ساندرو بوتیچلی و دیگر نقاشان برجسته‌ی آن دوران کشف شد و به الهام‌بخش آثار آن‌ها تبدیل گشت.افسانه‌ها می‌گویند که تقریباً تمام اشراف‌زادگان فلورانس دلباخته‌ی او بودند از جمله برادران لورنزو و جولیانو مدیچی، اعضای خاندان حاکم.لورنزو، سرش به سیاست و حکومت گرم بود، اما برادر جوان‌ترش، جولیانو، آزادی بیشتری برای دنبال کردن او داشت…

سیمونتا وسپوچی: زیباترین زن فلورانس

در سال ۱۴۷۵، در جریان مسابقه‌ی نیزه‌بازی (La Giostra) که در میدان سانتا کروچه فلورانس برگزار شد، جولیانو مدیچی با نمادی از سیمونتا وارد میدان شد.او پرچمی را حمل می‌کرد که تصویری از سیمونتا، در هیئت پالاس آتنا (الهه‌ی خرد و جنگ در اساطیر یونان)، بر آن نقش بسته بوداثری که توسط ساندرو بوتیچلی نقاشی شده بود.در پایین این پرچم، جمله‌ای به زبان فرانسوی نوشته شده بود:«La Sans Pareille»به‌معنای «بی‌همتا».از آن زمان، سیمونتا به‌عنوان زیباترین زن فلورانس شناخته شد و جایگاه او در تاریخ هنر و فرهنگ رنسانس تثبیت شد.

پایانی زودهنگام برای زیباترین زن فلورانس

جولیانو مدیچی در مسابقه‌ی نیزه‌بازی پیروز شد و توانست دل سیمونتا را نیز به دست آورد.در همان رویداد، سیمونتا به‌عنوان «ملکه‌ی زیبایی» انتخاب شد.بااین‌حال، مشخص نیست که آیا رابطه‌ی آن‌ها تنها یک ستایش درباری بود یا به عشقی واقعی تبدیل شد.متأسفانه، زندگی باشکوه سیمونتا بسیار کوتاه بود.تنها یک سال پس از این رویداد، او در شب ۲۶ تا ۲۷ آوریل ۱۴۷۶، احتمالاً بر اثر بیماری سل درگذشت.در زمان مرگ، او تنها ۲۲ سال داشت.

راز بزرگ سیمونتا: آیا او ونوس بوتیچلی بود؟

اکنون به هیجان‌انگیزترین بخش داستان سیمونتا وسپوچی می‌رسیم.بوتیچلی نقاشی مشهور «تولد ونوس» را در سال ۱۴۸۵، یعنی نه سال پس از مرگ سیمونتا، به پایان رساند.بسیاری معتقدند که چهره‌ی ونوس در این اثر شباهت زیادی به سیمونتا دارد.اما برخی مورخان هنر این نظریه را «رمانتیسم اغراق‌آمیز» می‌دانند و تأکید می‌کنند که هیچ مدرک قطعی وجود ندارد که ثابت کند ونوس همان سیمونتا است.اما چرا که نه؟از سوی دیگر، نظریه‌ای دیگر مطرح است:بوتیچلی نیز عاشق سیمونتا شده بود.او در وصیت خود درخواست کرد که پس از مرگ، در کلیسای «اوگنیسانتی» فلورانس، در پای سیمونتا دفن شودهمان کلیسایی که به خانواده‌ی وسپوچی تعلق داشت.این خواسته‌ی او ۳۴ سال بعد، زمانی که بوتیچلی در سال ۱۵۱۰ درگذشت، برآورده شد.

بوتیچلی: عاشق تنها

بوتیچلی هرگز ازدواج نکرد و آشکارا از ایده‌ی ازدواج بیزار بودتا جایی که ادعا می‌کرد فکر کردن به آن باعث کابوس‌های شبانه‌اش می‌شود!اما افسانه‌ی «لا بلا سیمونتا» همچنان زنده استموزه‌ی بزرگی که الهام‌بخش هنرمندان بزرگ بود، و زیباترین زن عصر رنسانس.