هنری

معرفی تامارا دو لمپیکا اولین هنرمند زنی که به یک ستاره‌ی گلامور تبدیل شد

تامارا دو لمپیکا، ستاره‌ی دنیای آرت دکو، در میان مشتریان هالیوودی‌اش به «بارونِس قلم‌مو» شهرت داشت.در آن دوران، اگر کسی می‌خواست به محافل اشرافی و روشنفکری راه پیدا کند، کافی بود پرتره‌ای از خود به دست لمپیکا بسپارد.او نه‌تنها به‌عنوان یک هنرمند برجسته، بلکه به‌عنوان نماد شکوه، تجمل و مدرنیته در هنر قرن بیستم شناخته می‌شود.

Tamara de Lempicka, My Portrait (Self-Portrait in the Green Bugatti), 1929, private collection. WikiArt

زنی مستقل که خود را به اثبات رساند

تامارا دو لمپیکا در خانواده‌ای ثروتمند و برجسته متولد شد. پدرش یک وکیل یهودی روس و مادرش یک بانوی اشرافی لهستانیبود.او زنی تحصیل‌کرده و جهان‌دیده بود که در جوانی، شاهکارهای استادان ایتالیایی را از نزدیک دیده، در سواحل فرانسه و مناظر سوئیس سفر کرده و اپراهای باشکوه سن‌پترزبورگ را تماشا کرده بود.در یکی از همین اپراها، چشمش به یک مرد خوش‌سیما افتاد و تصمیم گرفت که با او ازدواج کند.آن مرد، تادئوش لمپیتسکی بود وکیلی جذاب و خوش‌مشرب که به خوش‌گذرانی‌هایش شهرت داشت.

عشق و حرفه

نخستین نمایشگاه تامارا دو لمپیکا در سال ۱۹۲۵ در میلان برگزار شد. تنها دو سال بعد، او اولین جایزه‌ی مهم خود را در «نمایشگاه بین‌المللی هنرهای زیبا» در بوردو، فرانسه، به دست آورد.لمپیکا به سبکی از زندگی بوهمیایی روی آوردشیوه‌ای که در آن زمان، رسوایی‌برانگیز تلقی می‌شد. زندگی او آکنده از مهمانی‌های پرزرق‌وبرق و روابط عاشقانه‌ای بود که هم مردان و هم زنان را شامل می‌شد.در میان معشوقه‌های برجسته‌ی او می‌توان به گابریله دانونتزیو (نویسنده و شاعر ایتالیایی)، بارون راول کوفنر فون دیوسگ(اشراف‌زاده‌ی اتریشی-مجار)، و کولت (نویسنده‌ی برجسته‌ی فرانسوی) اشاره کرد.زندگی جسورانه و بی‌پروای او، همان‌قدر که در هنر او بازتاب داشت، در محافل اجتماعی نیز بحث‌برانگیز بود.

تامارا دو لمپیکا، همواره یک ستاره

با آغاز جنگ جهانی دوم، تامارا دو لمپیکا به همراه همسر دومش، بارون فون دیوسگ، به ایالات متحده مهاجرت کرد.در آنجا، دوباره به هنرمند محبوب ستارگان تبدیل شد و علاوه بر نقاشی، به طراحی داخلی آپارتمان‌های دوستانش در نیویورک نیز پرداخت.اما ظهور اکسپرسیونیسم انتزاعی، که بر دنیای هنر تسلط یافت، مسیر حرفه‌ای او را متوقف کرد.نقاشی‌های او که زمانی مورد تحسین بودند، کم‌کم به انبارها و اتاق‌های زیرشیروانی منتقل شدند و از مرکز توجه خارج شدند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا