برترین نقاشیهای دریاچه در تاریخ هنر
همهی ما احتمالا خاطرهای شیرین از لحظاتی که در کنار یک دریاچه سپری کردهایم، در ذهن داریم. نگاهی به رنگهای غنی و سرشار از الهام در نقاشی جیمز دیکسون اینس (۱۸۸۷–۱۹۱۴) بیندازیدچقدر الهامبخش است! چه آسمانی آفتابی باشد، چه طوفانی، دریاچهها همواره ما را به سوی خود میکشانند. اکنون نگاهی به برخی از برترین نقاشیهای دریاچه در تاریخ هنر بیندازیم. اگر زندگی شهری و استرسهای روزمره بر شما سنگینی میکند، این مجموعه دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز دارید!شکوه و عظمت طبیعت در نقاشیهای منظره وقتی در برابر یک نقاشی منظره قرار میگیرید، چه اتفاقی میافتد؟ چه در یک گالری هنری باشید، چه در بخش پوسترهای ایکیا، تأثیر آن بر بدن شما ملموس است: تنفس شما آرامتر میشود، شانههایتان از تنش رها میشوند، و فک شما از انقباض خارج میشود. چشمانتان زیبایی طبیعت را مینوشند آسمانهای وسیع، کوههای باشکوه، دشتهای گسترده، و جویبارهای جاری.علم ثابت کرده است که مغز ما بهطور طبیعی بهدنبال این مناظر است. آیا این را بهخاطر دارید؟ ما باید آن را به یاد داشته باشیم.تصویر دریاچهی سوئیسی که در ادامه میبینید، اثری از جی. ام. دبلیو. ترنر (۱۷۷۵–۱۸۵۱) است، هنرمندی که یکی از بزرگترین نقاشان منظره در تاریخ هنر محسوب میشود.
جستوجوی طبیعت در هنر
بدیهی است که هیچ تجربهای جای حضور واقعی در دل طبیعت را نمیگیرد آواز پرندگان، عطر خاک مرطوب، وزش نسیم خنک و تمام زیباییهای حسی که ما را غرق در لحظه میکنند. اما هنر میتواند یادآور این پیوند عمیق میان ما و طبیعت باشد.هنر به ما امکان میدهد که سیستم عصبی خود را آرام کنیم، ضربان قلبمان را کاهش دهیم و حتی برای لحظهای، تنها «باشیم».اگر بهدنبال هنر بزرگ هستید، اینجا همان جایی است که باید باشید! گوستاو کلیمت (۱۸۶۲–۱۹۱۸) شیفتهی دریاچهی آترزه در اتریشبود، و این شیفتگی را در اثر زیر میتوان بهوضوح احساس کرد. او در این نقاشی، تمام سطح بوم را به آب اختصاص داده است، گویی بیننده را به اعماق آرامش این دریاچه فرا میخواند.
عاشقان دریاچهها!
اینجا صحبت از رودخانهها یا دریاها نیست این سرزمین دریاچهها است! دریاچه، پهنهای از آب شیرین است که بهطور کامل توسط خشکی احاطه شده است. در هر قاره و در هر زیستبومی، دریاچهها حضور دارند. مردم سراسر جهان برای نوشیدن آب، تهیهی غذا، قایقرانی، شنا و استراحت به آنها وابستهاند.ممکن است آن را تالاب، نهر، لوخ یا مخزن بنامید، اما با هر نامی که بخوانید، ما عاشق دریاچهها هستیم!تصویر زیبای زیر اثری از اکسلی گالن-کاللا (۱۸۶۵–۱۹۳۱) است، هنرمند فنلاندی که بیش از هر چیز به خاطر تصاویر خارقالعادهاش از کالوالا، حماسهی ملی فنلاند شناخته میشود.
سنت منظرهنگاری
دریاچهها در نقاشیهای تمام ادوار و فرهنگها به تصویر کشیده شدهاند. از مناظر کلاسیک اروپا در قرن هفدهم گرفته تا تجربههای نقاشی در فضای باز در قرن نوزدهم. از آثار چین باستان، که در آنها نقاشی منظره بیانگر اشتیاق جامعهی فرهیخته به ارتباط با طبیعت بود، تا نقاشیهای دریاچههای نمکی در هنر بومیان استرالیا.
تصویر تأثیرگذاری که در ادامه میبینید، بازی لاکراس روی یک دریاچهی یخزده را نشان میدهد. لاکراس در اصل یک بازی قبیلهای بود که توسط سرخپوستان بومی آمریکا اختراع شد و بعدها به یک ورزش جهانی تبدیل شد.
رنگ و هوا
رنگ، عنصر کلیدی در هر نقاشی از دریاچه است. در واقع، رنگ، قلب تپندهی تمام نقاشیهای منظره محسوب میشود و حالوهوای اثر را تعیین میکند.در نقاشیهای دریاچهای، معمولاً چشماندازی وسیع به تصویر کشیده میشود که در آن، آسمان، درختان، کوهها و آببه شکلی هماهنگ در ترکیببندی قرار گرفتهاند.شرایط جوی نیز نقش مهمی در فضای نقاشی ایفا میکند. این تصاویر میتوانند کاملاً خیالی باشند یا لحظهای واقعی را از یک منظرهی خاص بازآفرینی کنند. برخی از این آثار به دنبال بازتاب یک احساس یا حالوهوا هستند، درحالیکه برخی دیگر، بهگونهای طراحی شدهاند که یک لحظهی مشخص را جاودانه کنند.نقاشی که در ادامه میبینید، بیشک اثری از سالوادور دالی (۱۹۰۴–۱۹۸۹) است—چراکه در میان منظره، یک تلفن در حال ذوب شدن به چشم میخورد!

نفسگیر؟ یا زندگیبخش؟
بسیاری از مردم یک نقاشی فوقالعاده از دریاچه را “نفسگیر” توصیف میکنند. اما آیا واقعاً اینگونه است؟ آیا چنین اثری نفس را از ما میگیرد، یا برعکس، آن را به ما بازمیگرداند؟در کنار یک دریاچه بایستید و یک نفس عمیق بکشید آه، چه حس بهتری! دریاچهها برخلاف دریاها که امواجشان بیوقفه جهان را در مینوردند، یا رودخانههایی که شتابان در مسیر خود پیش میروند، آراماند، ساکناند، منتظر میمانند. گاهی پرتر میشوند، گاهی خالیتر، اما همیشه با ثبات و متانت در طبیعت حضور دارند.مناظر کوهستانی ولز، قرنهاست که الهامبخش هنرمندان بوده است. یکی از پیشگامان این سنت، ریچارد ویلسون (۱۷۱۴–۱۷۸۲)است که اثر او در ادامه دیده میشود. ویلسون را پدر نقاشی منظره میدانند، و او تأثیر عمیقی بر هنرمندان بزرگی همچون ترنر و جان کانستبل داشته است

دریاچهی موردعلاقهی شما کدام است؟
لیمونولوژیستها (دانشمندان متخصص در مطالعهی دریاچهها) سالها صرف بررسی ویژگیهای دریاچهها کردهاند، اما اگر بخواهیم دانش وسیع آنها را در یک جمله خلاصه کنیم، میتوان گفت: هزاران سال پیش، یخچالهای طبیعی با حرکت خود، حفرههایی را در زمین ایجاد کردند که با آب پر شد، و voilà دریاچهها پدید آمدند!اما در میان تمامی نقاشیهای دریاچهای، کدامیک را بیشتر دوست دارید؟من عاشق آرامش مطلقی هستم که در نقاشی جان فردریک کنست (۱۸۱۶–۱۸۷۲) از مکتب هادسون ریور موج میزند. تصویری که در ادامه میبینید، بازتابی از همان صلح و سکونی است که تنها طبیعت میتواند به ما ارزانی کند.و شما چطور؟ دریاچهی موردعلاقهی شما در کدام اثر جاودانه شده است؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!