نقاشی مونالیزا؛ بررسی راز تابلو مونالیزا و همه چیز در مورد آن!
نقاشی مونالیزا که همچنین به نام پرتره لیزا گراردینی، همسر فرانچسکو دل جوکوندو، شناخته میشود، یکی از شاهکارهای لئوناردو داوینچی است. این نقاشی که با تکنیک رنگ روغن روی چوب صنوبر کشیده شده است، احتمالا مشهورترین نقاشی جهان است.
پرتره مونالیزا یکی از نقاشیهای داوینچی در بین سالهای ۱۵۰۳ تا ۱۵۱۹، زمانی که لئوناردو در فلورانس زندگی میکرد، نقاشی شد. این نقاشی شاهکار اکنون از یکی از دیوارهای خوششانس موزه لوور پاریس آویزان است. لبخند اسرارآمیز مونالیزا و حالت ابهام آمیز آن، این نقاشی را به منبع تحقیقات و جذابیتهای دنیای هنر تبدیل کرده است.
انگار این اسرار آمیز بودن خاصیت داوینچی است. تابلو شام آخر او نیز چنین وضعیتی را دارد و فیلمها بر اساس آن ساخته شده است.
معرفی کامل نقاشی
مونالیزا فقط یک نقاشی معمولی نیست. این شاهکاری است که برای قرن ها قلب مردم را تسخیر کرده است. این پرتره به دلایل زیادی که در ادامه میخوانید، شبیه هیچ پرتره دیگری در جهان نیست!
شیوه جدید نگاه
لئوناردو داوینچی، نابغه پشت مونالیزا، در این تابلو به چیزهای معمول بسنده نکرد. او به جای یک نمای ساده، از نمای سه چهارم بالاتنه این زن را به تصویر کشیده است. در واقع این نقاشی مثل این است که زن موجود در تابلو به سمت بیننده میچرخد و باعث میشود که احساس کنید بیشتر با او ارتباط دارید.
جزئیات باورنکردنی
به چهره زن نگاه کنید. این فقط یک تصویر مسطح نیست. به نظر میرسد که میتوانید آن را لمس کنید. لئوناردو در چیزی به نام “sfumato” استاد بود، به این معنی که از سایه زدن چنان ماهرانه استفاده میکرد که چهره را واقعی جلوه میداد، گویی میتوانید ماهیچهها و استخوانهای زیر پوست را ببینید!
وقتی روی این نقاشی زوم کنید، متوجه یک توری ظریف میشوید که او بر سر دارد! این نشان میدهد که لئو، هیچ عجلهای برای کشیدن این نقاشی نداشته است و تا چه حد روی ظرافتهای آن کار میکرده است. این یکی از همان مواردی است که احتمالا تا به حال اصلا متوجه آن نشده بودید.
هماهنگی
حتی انحنای موها و لباسهای او نیز به نظر میرسد که منعکس کننده شکلهای منظره پشت سر او باشد. انگار او بخشی از دنیای اطرافش است و همه چیز در جهان تابلو مونالیزا به زیبایی با هم هماهنگ میشود.
لبخند مرموز
آیا تا به حال به آن لبخند کمرنگ روی لبهای او توجه کردهاید؟ مثل اینکه او چیزی میداند که ما نمیدانیم. لئوناردو به ارتباط بین انسان و طبیعت اعتقاد داشت و به نظر میرسد این لبخند مرموز نیز این ایده را منعکس میکند.
تعیین استاندارد
مونالیزا فقط تاریخ ساز نشد. استانداردی را برای همه پرترههای آینده تعیین کرد. هنرمندان قرنهاست که از زیبایی و تکنیک آن الهام گرفتهاند و هنوز هم این قضیه ادامه دارد.
مونالیزا کیست؟
مردم برای سالها حدس میزنند و بحث میکنند که این بانوی حاضر در نقاشی واقعا کیست. برخی میگویند او لیزا دل جوکوندو، همسر تاجری از فلورانس به نام فرانچسکو دی بارتولومئو دل جوکوندو است. به همین دلیل است که گاهی اوقات این نقاشی را “La Gioconda” مینامند. این ایده برای اولین بار در سال 1550 توسط شخصی که در مورد هنرمندان می نوشت مطرح شد.
برخی میگویند مادر لئوناردو است
برخی معتقدند که شاید این خانم در واقع مادر خود لئوناردو، کاترینا باشد. حتی افراد مشهوری مانند زیگموند فروید که ذهن این انسان را مورد مطالعه قرار داده بودند نیز درگیر این معما شدند. فروید فکر میکرد که لبخند مونالیزا ممکن است به خاطرات لئوناردو از لبخند مادرش مرتبط باشد، شاید حتی به صورت ناخودآگاه!
شاید خود داوینچی باشد!
برخی افراد حتی بر این باورند که بانوی نقاشی خود لئوناردو است که لباس زنانه به تن کرده است. مثل این است که لئوناردو یک معمای بزرگ برای حل ما گذاشته است! آنها میگویند چهره بسیار شبیه چهره خود لئوناردو است.
البته هیچ وقت هیچ کس نخواهد فهمید که او دقیقا چه کسی بوده است. راز مونالیزا احتمالا برای همیشه مخفی بماند.
نکته: اگر میخواهید در مورد دیگر زنان نقاشیهای داوینچی بیشتر بدانید، به بلاگ ما در مجله ایران و جهان رجوع کنید.
آنچه بر مونالیزا گذشته است: از کاخ پادشاه فرانسه، تا دیوار اتاق ناپلئون!
در اوایل قرن شانزدهم بود که لئوناردو داوینچی کشیدن این شاهکار را شروع کرد. این آفرینشی بود که سالها طول کشید. یک کار عاشقانه و هنری که لئوناردو از حدود سال ۱۵۰۳ تا زمان مرگش در سال ۱۵۱۹ با دقت آن را پروبال میداد.
او احتمالا به طور متناوب در طول چندین سال روی آن کار میکرد و چندین لایه از لعابهای روغنی نازک را در زمانهای مختلف به نقاشی اضافه میکرد. ترکهای کوچکی در هنر نقاشی به کراکلور معروفند، در کل این تابلو قابل روئیت هستند. این ترکها روی دستها ظریفتر هستند، که احتمالا به این معنیست که لئوناردو دستهای مونالیزا را در اواخر کار کشیده است.
جالب اینجاست که سفر مونالیزا با آخرین ضربه قلم مو لئوناردو به پایان نرسید! فرانسیس اول، پادشاه فرانسه، که لئوناردو آخرین سالهای زندگی خود را در دربار او گذراند، پس از مرگ این هنرمند، این اثر را به دست آورد و آن را مجموعه سلطنتی خود گذاشت. برای قرنها این پرتره در این کاخ در فرانسه بود تا اینکه شورشیان در طول انقلاب فرانسه (۹۹-۱۷۸۷) مجموعه سلطنتی را به عنوان دارایی مردم ضبط کردند. پس از دورهای آویزان بودن در اتاق خواب ناپلئون، مونالیزا در اواخر قرن نوزدهم در موزه لوور نصب شد.
ماجرای سرقت مونالیزا
در سال ۱۹۱۱ این نقاشی به سرقت رفت و نه یک خبر، بلکه یک آشوب رسانهای به راه انداخت! مردم به موزه لوور هجوم آوردند تا فضای خالی را که زمانی نقاشی در آن آویزان شده بود تماشا کنند، مدیر نقاشی موزه استعفا داد و گیوم آپولینر شاعر و نقاش معروف پابلو پیکاسو به عنوان مظنون دستگیر شدند!
دو سال بعد یک دلال آثار هنری در فلورانس به مقامات محلی هشدار داد که مردی سعی کرده این نقاشی را به او بفروشد. پلیس این پرتره را در کف صندوق عقب وینچنزو پروجیا، یک مهاجر ایتالیایی که برای مدتی در موزه لوور کار میکرد، پیدا کرد و این خبر دوباره مثل بمب سروصدا کرد.
یک مونالیزای دیگر!
نسخههای بسیار خوبی از مونالیزا وجود دارد که برخی از آنها توسط شاگردان لئوناردو داوینچی نقاشی شدهاند. در موزه پرادو در مادرید، یکی از این نسخهها وجود دارد که در ابتدا تصور میشد سالها پس از مونالیزا اصلی ایجاد شده است. با این حال، در طول یک فرآیند بازسازی در اوایل دهه ۲۰۱۰ متخصصان از تکنیکی به نام بازتاب شناسی فروسرخ برای نگاه کردن به زیر سطح نقاشی استفاده کردند. چیزی که آنها پیدا کردند جذاب و بسیار عجیب بود:
این نسخه دارای تغییراتی بود که با آنچه در مونالیزا اصلی یافت شد مطابقت داشت. این نشان میدهد که هنرمند، احتمالا یکی از دستیاران لئوناردو، این کپی را در حالی که خود لئوناردو در استودیوی خود روی مونالیزای واقعی کار میکرد، نقاشی کرده است. بنابراین، نسخه پرادو تنها نسخه شناخته شدهای شد که در زمان زندگی لئوناردو ساخته شد. در طول مرمت، محافظان کل نقاشی را تمیز کردند و پسزمینه سیاه آن را برداشتند، و منظرهای دقیق را نشان دادند که شبیه نسخه لئوناردو بود.