مجسمه رامسس دوم متعلق به معبد آمون و داستانش
تندیس رامسس دوم، شاهکاری از مجسمهسازی مصر باستان است که عظمت و قدرت سلطنتی رامسس بزرگ را به رخ میکشد.
زمینه تاریخی
رامسس دوم، که به رامسس کبیر معروف است، یکی از ثروتمندترین، قدرتمندترین و طولانیترین فرعونهای مصر باستان بود. او از ۱۲۷۹ تا ۱۲۱۳ پیش از میلاد، یعنی زمانی که به باور مورخان، میانگین طول عمر ۳۲ سال بود، به مدت ۶۶ سال حکومت کرد. او ثروت و قلمرو کشورش را افزایش داد، بناهای تاریخی متعددی مانند ابوسیمبل ساخت و با استفاده از پرترههای بیشمار خود، تصویری قدرتمند سلطنتی از خود به جای گذاشت. تندیس رامسس دوم، یکی از چنین مجسمههای پرتره، شاهکاری از میراث او و هنر مصر باستان است.
زمینه ترکیبی
رامسس دوم، تندیسی است که از یک بلوک جامد گرانودیوریت تراشیده شده است، که نوعی سنگ آذرین دانه درشت شبیه به گرانیت است. این همان مادهای است که بعداً برای سنگ رازتا در سال ۱۹۶ پیش از میلاد استفاده شد. رامسس دوم تندیسی بزرگتر از اندازه طبیعی است که ۱۹۶ سانتیمتر ارتفاع، ۱۰۵ سانتیمتر عمق و ۷۰ سانتیمتر عرض دارد. این تندیس، فرعون بزرگ را در حالت نشسته با کلاهی سلطنتی و گردنبندی پهن نشان میدهد که در دست راست خود عصا گرفته و ردایی تشریفاتی و صندلهای ضخیم به پا دارد.
رامسس دوم تندیسی متحرک و پیچیده نیست که بتوان آن را از زوایای مختلف مشاهده کرد. باید آن را از چهار نقطه دید ثابت قدردانی کرد: نمای روبهرو، دو نمای نیمرخ و نمای پشت. پرسپکتیوهای ثابت و حالت انعطافناپذیر، اقتدار سخت، استوار و غیرقابل تغییر فرعون را القا میکند. رامسس دوم نگاه بیننده را کنترل میکند و به همین ترتیب به او یادآوری میکند که پادشاه کنترل او و پادشاهیاش را در دست دارد. این تندیس، اقتدار سلطنتی را به خوبی القا میکند.
خپرِش
پادشاه کلاهی سلطنتی به سر دارد که به عنوان خپرش شناخته میشود. این کلاه به طور محاورهای به عنوان تاج آبی یا تاج جنگی شناخته میشود، زیرا نماد مهارتهای نظامی پوشنده آن است. رامسس دوم با رهبری بیش از ۱۵ لشگرکشی نظامی، یکی از آخرین پادشاهان-جنگجوی موفق مصر بود. او همچنین قلمرو و نفوذ کنترل مصر را به بخشهایی از سرزمین شامات که امروزه شامل کشورهای مدرن اسرائیل، فلسطین، اردن، لبنان و سوریه است، گسترش داد.
خپرش همچنین با اورئوس یا کبری برافراشته، که نماد الهه واجِت است، تزیین شده است. او حاکمیت الهی پادشاه را منعکس میکند. بنابراین، خپرش به بیننده یادآور افتخارات نظامی و اقتدار سلطنتی پادشاه میشود.
صورت
در زیر خپرش، صورت تندیس قرار دارد. شباهتهای سبکی بین این صورت و صورت پدر رامسس دوم، ستی اول، این تندیس را در سالهای اولیه سلطنت رامسس دوم قرار میدهد. برخی از مورخان حتی این ایده را مطرح کردهاند که این تندیس در اصل متعلق به ستی اول بوده است و رامسس دوم آن را تصاحب کرده و به تصویر خود اختصاص داده است. با این حال، هیچ نشانهای از تراشیدن مجدد، مانند سر کوچکتر، وجود ندارد. بنابراین، این تندیس با وجود تأثیرات هنری شدید از سلطنت قبلی پدرش، متعلق به رامسس دوم است. صورت، تصویری جوان، با اعتماد به نفس و ایدهآلسازی شده از پادشاه را نشان میدهد.
یقه پهن
زیر صورت، گردنبندی یا یقه پهن با شش ردیف و لبهای به شکل منگوله قرار دارد. نمونههای زیادی از یقههای پهن از مصر باستان، به ویژه در دورههای میانی و جدید، باقیمانده است، بنابراین میتوان رنگهای یقه رامسس دوم را حدس زد. مواد مورد استفاده و محبوب در آن زمان طلا، کارنلیان، فیروزه و لاجورد بودند. به احتمال زیاد، رامسس دوم گردنبندی بسیار رنگارنگ و گرانبها بر گردن میآویخته است. متأسفانه، هیچ یک از یقههای شخصی رامسس دوم تا عصر حاضر باقی نمانده است.
هِکا
در دست راست پادشاه، عصایی به نام هِکا یا چماق وجود دارد که نماد اقتدار سلطنتی است. یکی از معروفترین نمونههای کشفشده، در مقبره توتآنخآمون به دست آمده است. این نمونه تصویری از چگونگی ظاهر هِکای مجسمه در زمان واقعی در دست رامسس دوم را به ما میدهد. این عصا احتمالا ترکیبی زیبا از نوارهای متناوب طلا و لاجورد بوده است.
تونیک
کل بدن مجسمه را یک تونیک تشریفاتی پوشانده است. این لباسی شفاف و چیندار است که احتمالاً از کتان ساخته شده است. این لباس در بازوی راست مجسمه که هِکا را در دست دارد، به زیبایی چین میخورد. این یک تونیک فرمدار است که بر اندام ورزیده پادشاه، بهویژه شانههای پهن، سینه سفت، بازوهای ضخیم و شکم صاف او تأکید میکند. رامسس دوم به عنوان مردی قوی و منظم که بدن خود را تمرین میدهد و پرورش میدهد، به تصویر کشیده شده است. او نرمی و لطافت دوره عمارنه در سلسله هجدهم قبل را ندارد. بدن او بازگشت به ارزشهای سنتی دیرینه پادشاهان قوی در مصر باستان است. با این حال، تونیک تمامقد یک تکنیک جدید است که در دوره پادشاهی نو معرفی شد زیرا در دورههای گذشته یعنی پادشاهی قدیم و میانی، پادشاهان قوی، بالاپوش نداشته و دامنهای کوتاهی به تن میکردند. بنابراین، رامسس دوم با تفسیری جدیدتر از نشان دادن بدن قوی خود از طریق پارچه نازک، به ذهنیت گذشته پادشاهان قوی بازمیگردد.
صندل
مجسمه روی پاهای خود یک جفت صندل ضخیم پوشیده است. این صندلها احتمالاً از چرم یا نی پاپیروس ساخته شدهاند.
زیر صندلهای پادشاه، “نُه کمان” به چشم میخورد که نُه بیضی مستطیلیشکل هستند و نماد نُه دشمن مصر محسوب میشوند. برای نمونه، نوبیها و لیبیاییها دشمنان رایج و همیشگی مصر باستان بودند. مجسمه اعلام میکند که پادشاه با اقتدار خود دشمنان را زیر پا میگذارد.
ملکه نفرتیتی
پاهای مجسمه بزرگ را دو پیکره کوچک احاطه کردهاند: مرد جوانی در سمت چپ بیننده و زن سالخوردهای در سمت راست بیننده. زن بالغ، ملکه نفرتیتی، همسر اصلی پادشاه است. او کلاهی به سبک الهه حتحور بر سر دارد که دو شاخ آن یک دیسک خورشیدی و دو پر بلند را دربرمیگیرد. نفرتیتی به شدت مورد علاقه رامسس دوم بود و برخی از مورخان میگویند که این یک ازدواج سلطنتی عاشقانه نادر بوده است، مانند ازدواج ملکه ویکتوریا و شاهزاده آلبرت بریتانیا هزاران سال بعد. حضور نفرتیتی، قدمت مجسمه را به سی سال اول سلطنت رامسس دوم میرساند، زیرا او در سیامین سال سلطنت او، در ۱۲۴۹ قبل از میلاد مسیح درگذشت. تصویر نفرتیتی، حضور محبوب او را در زندگی پادشاه نشان میدهد.
آمنهِرِخِپشِف
در سمت چپ بیننده، مرد جوانی قرار دارد که پسر و وارث سلطنت، به نام آمنهِرِخِپشِف میباشد. حضور او نشاندهندهی باروری رامسس دوم و نفرتیتی و همچنین تداوم امنِ سلسله است. اغلب اوقات در تاریخ مصر باستان، نگرانیهایی در مورد جانشینی وجود داشت. بنابراین، تأمین یک وارثِ مشروع برای انتقال مسالمتآمیز قدرت از یک فرعون به دیگری، اهمیت بالایی داشت. گفته میشود که رامسس دوم در طول عمر خود با چندین همسر سلطنتی، بیش از ۱۰۰ فرزند به دنیا آورد؛ بنابراین، تداوم نسل او به خوبی تأمین شده بود.
متأسفانه آمنهِرِخِپشِف در ۲۵مین سال سلطنت رامسس دوم، در ۱۲۵۴ پیش از میلاد درگذشت. در نهایت پسر دیگری به نام مرنپتاح، جانشین او در تخت سلطنت شد. حضور آمنهِرِخِپشِف، ساخت این مجسمه را پیش از ۱۲۵۴ پیش از میلاد مسیح تأیید میکند. بنابراین، بازهی زمانی ۱۲۷۹ تا ۱۲۵۴ پیش از میلاد مسیح، به عنوان دورهی ساخت این مجسمه شناخته میشود.
معبد آمون
معبد آمون رامسس دوم در حال حاضر در موزه مصر در تورین، ایتالیا قرار دارد. اما مکان اصلی آن در معبد آمون، مجموعه معابد کارناک در شهر تبس (لوکسور امروزی) مصر بوده است. این مجسمه به احتمال زیاد به عنوان قدردانی از خدای آمون، به خاطر نیکخواهی او ساخته شده است. شاید فرعون به تازگی جنگی را برنده شده بود، پروژهای عظیم را به پایان رسانده بود، یا از بیماری مهلکی جان سالم به در برده بود؟ متأسفانه، هیروگلیفهای مجسمه، دلیل تقدیم آن را مشخص نمیکنند. با این حال، این مجسمه در طول سه هزارهی گذشته، همچنان تخیل خوشبختگانی را که فرصت دیدن آن را داشتهاند، مجذوب میکند.
ژان فرانسوا شامپولیون زمانی که ژان فرانسوا شامپولیون، رمزگشای معروف سنگ روزتا، در سال ۱۸۲۴ رامسس دوم را در تورین مشاهده کرد، مجبور شد آن را در نامهای توصیف کند. او نوشت:
«زیبایی و کمال تحسینبرانگیز این مجسمهی غولپیکر… به مدت شش ماه کامل، هر روز آن را دیدهام و همیشه این احساس را دارم که برای اولین بار آن را میبینم. سرش الهی است، پاها و دستها تحسینبرانگیز هستند، بدنش مجسمهوار است؛ آن را آپولون مصری بِلوِدره مینامم… به طور خلاصه، عاشق آن هستم.»
مطالبشو وهمچنین نقاشیارو خیلی دوس داشتم