هنری

داستان برج بابل؛ ماجرای اولین اتحاد انسان‌ها!

حالا درست زمانی‌ست که طوفان نوح به پایان رسیده. بازماندگان در جستجوی مکانی برای ادامه‌ی حیات به سرزمین شنعار رسیده‌اند. اینجا همان محلی‌ست که بعدها بابل خوانده شد و  بلندترین برج تاریخ بشر را به چشمان خود دید! برجی که البته هیچگاه ساختش به پایان نرسید، انگار خدا از عرش به زمین آمده بود تا اجازه ندهد کار ساخت برج بابل به پایان برسد…

یادداشت فرعی: اگر می‌خواهید بدانید پس از طوفان نوح چه شد و مردم چه کاری انجام دادند، به مقاله جامع «پس از طوفان نوح چه اتفاقی افتاد؟» رجوع کنید. و ماجرای کامل آن را بخوانید.

آنچه گفته شد تنها بخشی از روایت عهد عتیق از ساخته شدن برج بابل بود، اما آیا وجود برج بابل از نظر باستان شناسی اثبات شده است یا این هم تنها یکی از هزار افسانه‌ی منطقه‌ی تاریخی بین‌النهرین است؟

چرا در تورات آمده که خداوند اجازه نداد کار ساخت برج به پایان برسد؟ گناه مردم بابل چه بود؟ برج بابل در حال حاضر کجاست؟ آیا بقایایی از آن باقی مانده؟ برای دانستن پاسخ این سوالات و سوالات دیگر تا انتهای مقاله همراه من باشید.

ماجرای ساخته شدن برج بابل چه بود؟

تا مدت‌ها تنها منبع موجود در مورد برج بابل کتاب عهد عتیق بود. کتابی که صحت ادعاهای آن هیچگاه از نظر عملی ثابت نشده بود و محققان به دنبال یک نشانه‌ی حقیقی از شهر بابل و برج معروفش بودند.

جز عهد عتیق در یک کتاب تاریخی دیگر یهودیان به نام یوبیل نیز از برج بابل صحبت به میان آمده است که البته همانطور که حدس می‌زنید، اطلاعات این کتاب هم کوچک‌ترین نزدیکی به حقایق باستان شناسی ندارند و بیشتر برآمده از خرافات هستند. ماجرای برج بابل برای قرن‌ها پوشیده از رمز و راز بود تا اینکه عاقبت در سال 1898 میلادی باستان شناس آلمانی به نام رابرت کلدوی موفق شد بقایای این بنا را کشف کند و برای همیشه پرده از راز برج بابل مرموز بردارد.

حقیقت برج بابل چه بود؟
حقیقت برج بابل چه بود؟

حالا سوال اینجاست که حقایق باستان شناسی تا چه اندازه با توصیفات عهد عتیق از برج بابل هم‌خوانی دارند؟ آیا برج بابل همانطور که می‌گویند بلندترین برج ساخته‌ی بشر است که خداوند شخصا برای ناتمام گذاشتن ساخت آن از عرش به زمین آمده؟

حقیقت در مورد این برج چیست؟

اگر یادتان باشد در مقدمه مقاله عنوان کردم که ماجرای ساخت برج بابل به بعد از طوفان نوح بازمی‌گردد. زمانی که بازماندگان در جستجوی مکانی برای ادامه زندگی بودند به سرزمین شنعار(یا همان جایی که به نام بابل می‌شناسیم) رسیدند.

بعد از مدتی که مردم در این شهر مستقر شدند و شهر خودشان را بنا کردند. ایده‌ی ساخت یک برج به ذهن‌شان رسید. برجی که ابتدایش در زمین باشد و انتهایش در بهشت.

زمانی که خداوند از تصمیم مرد بابل باخبر شد، به روی زمین آمد و زبان مردم بابل را تغییر داد، طوری که متوجه صحبت هم نشوند و نتوانند کار برج را به پایان برسانند و اینگونه بود که زبان‌های مختلف پدید آمد و کار ساخت برج هم ناتمام ماند.

پس دیدیم که اهمیت برج بابل تنها به بلندی شگفت‌انگیز آن نیست و در پشت پرده‌ی این افسانه توضیح شکل‌گیری زبان‌های مختلف نیز نهفته است.

تا اینجا آنچه که گفتیم برآمده از کتاب عهد عتیق بود، خوب است قبل از بررسی حقایق باستان شناسی نگاهی هم به دومین منبع تاریخی-مذهبی موجود بیاندازیم و ببینیم در کتاب یوبیل چه صحبتی از برج بابل به میان آمده. در بخشی از این کتاب در توصیف بلندی این برج می‌خوانیم که ارتفاع آن بیش از ۲ هزار متر بوده، یعنی سه برابر بلندتر از برج خلیفه! گمان می‌کنم همین یک جمله برای خرافی دانستن کتاب یوبیل کافی باشد پس به سراغ منابع باستان شناسی می‌رویم تا دریابیم علم در مورد این بنای مرموز چه می‌گوید.

جالب است که اغلب اطلاعات ما از دوران باستان تا قبل از ۱۳۰ سال پیش، برحسب حدس و گمان بوده و بعد از این تاریخ است که با مطالعات دقیق باستان شناسی، پرده از اسرار دنیای قدیم برداشته شده است. اطلاعاتی که ما امروز از برج بابل داریم به لطف کاوش‌های باستان شناس آلمانی، رابرت کلدوی است که موفق شد برای نخستین بار حقیقت را درباره‌ی این برج بیابد. بعد از مطالعات باستان شناسی که در این منطقه انجام شد، فهمیدیم که برج بابل تنها یکی از معابدی بوده که برای خدایان بین النهرین ساخته شده و ارتفاع آن فقط به ۹۰ متر می‌رسد که امروزه چند پایه از آن باقی مانده است.

معابدی به نام زیگورات

برای اینکه اطلاعات بیشتری به دست بیاوریم خوب است بدانید که به معابد بین النهرینی در آن زمان زیگورات گفته می‌شده که بناهای هرمی شکلی در هفت طبقه بودند که به احترام خدای خاصی اغلب بالای تپه‌ها ساخته می‌شدند.

زیگورات‌ها معابد باستانی در سر زمین بین النهرین هستند
زیگورات‌ها معابد باستانی در سر زمین بین النهرین هستند

جالب است اشاره کنیم امروزه سالم‌ترین زیگورات باقی مانده، زیگورات چغازنبیل است که در خوزستان قرار دارد و به احترام خدای اینشوشیناک ساخته شده‌است.

بگذریم، برویم سروقت برج بابل. پس تا اینجا متوجه شدیم که صحیح‌تر آن است که جای برج بابل به آن زیگورات بابل بگوییم. اما این معبد به احترام کدام خدا ساخته شده است؟

مردوک نام همان خدایی ست که برای بزرگداشتش برج بابل ساخته شد. در اعتقادات مردم بین النهرین مردوک خدای باروری و آفرینش بوده است، پس جای تعجب ندارد که به بزرگداشت چنین خدایی چنین برج بلندی هم بنا شود. به مردوک خدای محافظ بابل نیز می‌گفتند و مردم شهر تا مدت‌ها او را به عنوان خدای بزرگ خود عبادت می‌کردند.

اگر داستان برج بابل تنها به سادگی یک معبد باستانی است پس چرا تا این حد در تاریخ ماندگار شده؟

پاسخ را باید در هنر جستجو کرد.

تابلوی برج بابل پیتر بروگل؛  یک تخیل فراموش نشدنی

پیتر بروگل برج بابل را جاودانه کرد

پیتر بروگل نقاش هلندی عصر رنسانس است که نوآوری‌های زیادی را در عرصه نقاشی پدید آورد، آن‌ چیزی که او را از سایرین متمایز می‌نماید، توانایی‌اش در به تصویر کشیدن مناظر خیالی است، درست مانند همین برج بابل که کاملا تخیلی و براساس تصاویر ذهنی کشیده شده‌است.

ارزش کار بروگل زمانی روشن می‌شود که از نظر زمانی به آنها توجه کنیم و در نظر بیاوریم که آن دوران، نقاش‌ها عادت به کشیدن تابلو از روی مناظر و اشخاص حقیقی داشتن و مانند قرن‌های متاخر، خلق تصاویر انتزاعی مطلقا رایج نبوده است. به همین دلیل است که پیتر بروگل به عنوان یکی از پیشگامان هنر مدرن شناخته می‌شود.

یکی از کارهای پیتر بروگل که پیشگام نقاشی سوررئال شد، به تصویر درآوردن ضرب‌المثل‌ها بود.

به این ترتیب نباید متعجب شد اگر هنرمندی با این سطح از نوآوری و خلاقیت، تابلویی را از یک برج خیالی تصویر کند که تا قرن‌ها تاثیرش روی ناخودآگاه جمعی بشر ثبت شود.

اما رازهای تابلوی برج بابل پیتر بروگل چه بود؟

تابلوی برج بابل پیتر بروگل با الهام از معماری رومی

با نگاه کردن به تابلوی برج بابل، یاد کدام شاهکار معماری دنیای باستان می‌افتید؟

پیتر بروگل این اثر را با الهام از معماری کولوسئوم، تماشاخانه‌ی معروف روم باستان به تصویر کشیده است. طراحی مدور و طاق‌های بیشمار برج بابل در تابلوی بروگل اساسا یادآور معماری رومی است. در حالی که می‌دانیم معماری حقیقی منطقه بین‌النهرین و شهر بابل، بسیار قدیمی‌تر و البته متفاوت از سبک رومی است ولیکن بروگل با الهام‌گیریش از کولوسئوم، تصویر برج بابل را تا قرن‌ها شبیه به یک بنای امپراطوری رومی در حافظه‌ی‌ جمعی بشر نگه داشت، به طوری که حتی امروزه نیز بعد از کشف بنای حقیقی این برج، همچنان تابلوی بروگل یادآور ظاهر این برج است.

جالب است بدانید که برج بابل در سال‌های پایانی زندگی پیتر بروگل کشیده شده (کار کشیدن تابلو در سال ۱۵۶۳ به پایان رسید و نقاشش در سال ۱۵۶۹ چشم از جهان فروبست) به این ترتیب می‌توان تمام نبوغ و پختگی سال‌های اوج بروگل را در این اثر دید. سبک کار او در واقع ادامه‌ی دیدگاه اومانیستی است که پس از رنسانس در اروپا حاکم شد و در نقاشی افرادی مانند داوینچی خودش را نشان داد. اما بروگل با وجود اینکه در ایتالیا تعلیم دیده بود قواعد واقع‌گرایی ایتالیایی را رد کرد و به سمت نوعی نگاه تجربی و شخصی(خارج از چهارچوب‌های علمی و دقیق هنرمندان ایتالیایی) حرکت کرد. به این ترتیب بروگل را می‌توان یکی از پیشگامان هنر مدرن در نظر گرفت که در شکل‌گیری جنبش‌های انتزاعی قرن بیست، نقش داشته است.

پایان بندی؛ برجی که به آسمان نرسید

اگر بخواهیم افسانه‌ها را باور کنیم؛ بابل همان جایی ست که از آن نسل بشر روی زمین پراکنده شد و قوم‌ها و نژادها و ملت‌ها پدید آمد. امروزه با دانش زبان شناسی خود می‌دانیم که ماجرای برج بابل حداقل به آن شکلی که در کتاب عهد عتیق آمده افسانه‌ای بیش نیست اما اینکه مردمانی در بین النهرین قدیم، در نزدیکی جایی که ما امروز زیست می‌کنیم به بزرگداشت خدای خود دست به ساخت برجی بلند زده بودند، حقیقی ست که تا ابد پابرجا خواهد مانذ.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا