معرفی ماریا سیبیلا مریان
در قرن هفدهم، این باور گسترده وجود داشت که حشرات بهطور خودجوش از گل، خاک یا گوشت فاسد پدید میآیند. اما این تصور، که امروزه نادرست بودن آن کاملاً روشن است، به لطف تلاشهای ماریا سیبیلا مریان تغییر یافت. او دانشمندی برجسته و تصویرگری چیرهدست بود که امروزه از او بهعنوان یکی از نخستین بومشناسان جهان، از مهمترین چهرههای تاریخ حشرهشناسی و همچنین نخستین زنی که برای پیشبرد مطالعات علمی خود به آن سوی اقیانوس اطلس سفر کرد، یاد میشود.
دوران کودکی
ماریا سیبیلا مریان (۱۶۴۷–۱۷۱۷) در شهر آزاد امپراتوری فرانکفورت، که امروزه بهعنوان فرانکفورت آم ماین شناخته میشود، در قلمرو امپراتوری مقدس روم به دنیا آمد. او نهمین فرزند خانوادهای از شاخهای فرانکفورتیِ خاندان اشرافی مریان بود که اصالتاً اهل بازل سوئیس بودند. پدرش،ماتیوس مریان پدر، حکاک و ناشری برجسته بود که در تهیه نقشههای شهری تخصص داشت و مجموعهای چندجلدی با عنوان توپوگرافیای آلمان را تدوین کرده بود. با این حال، او پس از سالها بیماری، در سال ۱۶۵۰ در ویسبادن درگذشت. یک سال بعد، مادر ماریا سیبیلا با یاکوب مارل، نقاش طبیعت بیجان آلمانیتباری که در اوترخت فعالیت میکرد، ازدواج کرد.
همانند بسیاری از زنان هنرمند اوایل دوران مدرن، آموزش هنری مریان نیز در خانه و تحت نظر ناپدریاش، یاکوب مارل، آغاز شد. در آن زمان، دختران بهراحتی به آموزشهای هنری و دانشگاهی دسترسی نداشتند و دانش، امتیازی بود که تنها نصیب گروهی اندک از زنان میشد که در خانوادههای اشرافی و فرهیخته به دنیا آمده بودند.ماریا سیبیلا دوران کودکی خود را با جمعآوری گیاهان و حشرات و مشاهده چرخه زندگی کرمهای ابریشم و شفیرهها سپری کرد فرایندی که با دقتی چشمگیر به تصویر میکشید. او بعدها در اشاره به این مشاهدات اولیه خود چنین نوشت:«من زمان خود را به بررسی حشرات اختصاص دادم. در آغاز، مشاهداتم را با کرمهای ابریشم در زادگاهم فرانکفورت آغاز کردم. متوجه شدم که سایر گونههای شفیره نیز به پروانهها و شبپرههای زیبایی تبدیل میشوند، همانگونه که کرمهای ابریشم این دگرگونی را طی میکنند. این کشف باعث شد که تمامی شفیرههایی را که میتوانستم بیابم، جمعآوری کنم تا روند تغییر و تحول آنها را از نزدیک مشاهده کنم.»نخستین انتشارها
در سال ۱۶۶۵، ماریا سیبیلا مریان با یوهان آندریاس گراف، شاگرد ناپدریاش، ازدواج کرد و به نورنبرگ نقل مکان نمود. مریان و گراف صاحب دو دختر شدند و چهارده سال در این شهر زندگی کردند. در این دوران، او همچنان به جمعآوری گیاهان و حشراتی که در آثارش به تصویر میکشید، ادامه داد. علاوه بر این، مریان به دختران مجرد خانوادههای ثروتمند نقاشی آموزش میداد و از این طریق، به باغهایی سرشار از گیاهان کمیاب و ارزشمند دسترسی پیدا کرد.تصاویر گیاهان و حشراتی که مریان در نورنبرگ ترسیم کرده بود، در سال ۱۶۷۵ در نخستین کتابش با عنوان کتاب گلها (Blumenbuch) منتشر شد. این اثر در سه جلد به چاپ رسید و بعدها همراه با مقدمهای جدید، تحت عنوان کتاب جدید گلها بازنشر شد.
مریان در زمانی که از یک زن متأهل با فرزند انتظار میرفت که در خانه بماند، برخلاف هنجارهای اجتماعی عمل کرد و به فعالیت حرفهای خود ادامه داد. در سال ۱۶۷۹، یک سال پس از تولد دختر کوچکش، او دومین کتاب خود را با عنوان شفیرهها، دگردیسی شگفتانگیز و تغذیه خاص آنها از گلها (Der Raupen wunderbare Verwandelung, und sonderbare Blumen-nahrung) منتشر کرد.این بار، اثر او بهطور کامل به حشرات اختصاص داشت و در آن، دگردیسی پروانهها و شبپرهها را با جزئیاتی دقیق توصیف و به تصویر کشید. این کتاب یکی از نخستین آثاری بود که نگاه انسان به دنیای حشرات را متحول کرد و استاندارد جدیدی برای تصویرسازی علمی بنا نهاد. اگرچه برخی از معاصران او نیز در آثار گیاهشناسی خود به نمایش حشرات میپرداختند، اما مریان نخستین هنرمندی بود که بهطور علمی آنها را مطالعه و پرورش میداد.
در تصویر زیر، پرترهای از ماریا سیبیلا مریان را مشاهده میکنید که توسط ناپدریاش، یاکوب مارل، در سال انتشار دومین کتاب او (۱۶۷۹) نقاشی شده است. در این اثر، او بهعنوان زنی ثروتمند به تصویر کشیده شده و لباسی فاخر به رنگ مشکی بر تن دارد. یقهای سفید و ظریف، شانهها و قسمت بالایی سینه او را پوشانده است که نشان از جایگاه اجتماعی و سلیقه ممتاز او دارد.
آمستردام
ازدواج ماریا سیبیلا مریان و یوهان آندریاس گراف چندان موفقیتآمیز نبود، ازاینرو، او در سال ۱۶۹۱ تصمیم گرفت همراه با دخترانش به آمستردام نقل مکان کند. یک سال بعد، از همسرش جدا شد و این آغاز فصلی نو در زندگی شخصی و حرفهای او بود.در قرن هفدهم، آمستردام بهعنوان پایتخت فرهنگی، علمی و تجاری اروپا شناخته میشد. مریان در این شهر با برجستهترین دانشمندان و مجموعهداران ارتباط برقرار کرد و شاگردانی پذیرفت که یکی از آنها راشل رویش، یکی از بزرگترین نقاشان طبیعت بیجان هلند بود. جالب آنکه در زمان حیاتش، قیمت آثار او از آثار رامبرانت نیز بالاتر بود.آمستردام، بهعنوان یکی از قطبهای تجاری اروپا، ثروتی عظیم را جذب میکرد و مملو از کالاهای تجملاتی و اشیای نایاب بود که از سراسر جهان به این شهر راه مییافتند. کشتیهای تجاری با خود صدفهای ناشناخته، فسیلها، پرآراییهای بومی، حیوانات تاکسیدرمیشده و گیاهان گرمسیری را میآوردند که مورد توجه کلکسیونرهای هنری قرار میگرفت. اما برخلاف دیگران، مریان تنها به جمعآوری این اشیا در شکل حفظشدهشان علاقهمند نبود؛ بلکه مشتاق بود آنها را در محیط طبیعیشان مطالعه کند.«در میان این مجموعهها، با شمار بیشماری از حشرات مواجه شدم، اما متوجه شدم که منشأ و شیوه تولیدمثل بسیاری از آنها ناشناخته است. این پرسشی را در ذهنم برانگیخت که این موجودات چگونه دگرگون میشوند، از مرحله شفیرگی گرفته تا دیگر مراحل تحولشان. تمامی این مسائل مرا بر آن داشت تا سفری را که سالها در رؤیای آن بودم، به سورینام آغاز کنم.»
سورینام
برنامهریزی برای یک سفر اقیانوسپیمای در قرن هفدهم کار سادهای نبود، بهویژه برای یک زن. بااینحال، ماریا سیبیلا مریان از پیش با برخی از شرکتهای تجاری هلندی ارتباط داشت. از جمله این افراد، نیکولاوس ویتسن، رئیس کمپانی هند شرقی هلند، و همچنین دامادش یاکوب هندریک هرولت بودند. هرولت که با دختر بزرگ مریان، یوهانا، ازدواج کرده بود، در تجارت سورینام فعالیت داشت و این ارتباطات نقش مهمی در تسهیل سفر مریان ایفا کردند.برای تأمین هزینه این سفر و عملی ساختن آرزوی دیرینهاش، مریان تمامی نقاشیهای گل خود را به مجموعهداران برجستهای چون آگنس بلاک فروخت.در سال ۱۶۹۹، مقامات شهر آمستردام به مریان اجازه دادند تا به سورینام سفر کند. او در دهم ژوئیه همان سال، همراه با دختر کوچکترش، دوروتئا ماریا، عازم این سفر طولانی و خطرناک شد و در ۱۸ یا ۱۹ سپتامبر به مقصد رسید. گفته میشود که آنها نخستین زنانی بودند که به نام علم سفر کردند. جالب آنکه نخستین نقاش اروپایی که مناظر قاره آمریکا را به تصویر کشید نیز اهل هلند بود. در زمان عزیمت، مریان ۵۲ ساله و دوروتئا ماریا ۲۱ ساله بود.هدف این سفر پنجساله، مطالعه و مستندسازی گیاهان و حشرات گرمسیری سورینام بود. اما همانند دیگر اروپاییهایی که به قاره آمریکا پا میگذاشتند، مریان و دخترش نیز با شرایط آبوهوایی استوایی بیگانه بودند و در جریان تحقیقاتشان در جنگلهای سورینام، سختیهای بسیاری را متحمل شدند. بااینحال، تلاشهایشان ثمر داد.در سال ۱۷۰۵، مریان اثر تحولآفرین خود را با عنوان دگردیسی حشرات سورینام (Metamorphosis insectorum Surinamensium) منتشر کرد. این کتاب، مراحل رشد شفیرهها و پروانههای شگفتانگیز سورینام را با جزئیاتی دقیق به تصویر کشید. افزون بر این، شامل توصیفات و تصاویری از جانوران گرمسیری بود که مریان در سفر خود با آنها مواجه شده بود. بسیاری از آثار باقیمانده از این مجموعه، کار دخترانش، یوهانا و دوروتئا، است که تحت آموزش او قرار گرفته بودند و بهطور مستقیم از نقاشیهایش نسخهبرداری میکردند.
مشاهدات نوآورانه
تازگی مشاهدات مریان، چه در نوشتههایش و چه در تصاویرش، در کشف رابطه میان گونههای خاص و چرخه رشد آنها در زیستبومهایشان نهفته بود. او دریافت که دگردیسی از شفیره به پروانه وابسته به گیاهان خاص و محیط پیرامونی آنهاست. افزون بر مطالعه زیستگاه حشرات، مریان الگوهای رفتاری آنها و همچنین کاربردهایشان در میان بومیان را نیز ثبت کرد.بااینحال، نوآوری مطالعات مریان تنها در محتوای علمی آنها خلاصه نمیشد. او یکی از معدود دانشمندان اروپایی بود که در آثارش به سوءرفتار با بردگان سورینامی و آفریقایی اشاره کرد و آن را مورد انتقاد قرار داد. بااینوجود، خود نیز از نظام استعماری بهره برد. مریان برای جمعآوری و پرورش حشرات از نیروی کار بردگان استفاده کرد و از دانش آنها درباره گیاهان و جانوران محلی بهره برد. او حتی یکی از زنان بومی را همراه خود به آمستردام برد تا در تهیه کتابش یاریاش کند، هرچند نام این زن در هیچیک از نوشتههای مریان ذکر نشد.مریان قصد داشت مدت بیشتری در سورینام بماند، اما بیماری (احتمالاً مالاریا) او را ناگزیر به ترک این سرزمین کرد. در نتیجه، در سال ۱۷۰۱ به آمستردام بازگشت.
این پرتره شغلی از مریان، جایگاه او را بهعنوان زنی دانشمند و موفق به تصویر میکشد. حضور کتابهای انباشته، یک کره جغرافیایی و چاپهای هنری در کنار او، بیانگر منزلت علمی و هنری اوست.
میراث مریان
ماریا سیبیلا مریان در قرن هفدهم زندگیای مستقل را بهعنوان یک زن، هنرمند و دانشمند رقم زد. پس از بازگشت از مناطق استوایی، در آمستردام کارگاهی موفق راهاندازی کرد که همراه با دخترانش اداره میشد و به منبع اصلی درآمد خانواده تبدیل شد.در سال ۱۷۱۵، او دچار سکته شد و دو سال بعد، در سن ۶۹ سالگی درگذشت. بااینکه در دو سال پایانی عمرش تا حدی فلج شده بود، اما همچنان به کار ادامه داد. پس از درگذشت او، دخترانش مجموعهای از آثار مادرشان را گردآوری و تحت عنوان رشد شفیرهها، تغذیه آنها و دگردیسی شگفتانگیزشان (Erucarum Ortus Alimentum et Paradoxa Metamorphosis) منتشر کردند.آثار مریان الهامبخش نسلهای متعددی از هنرمندان شد و نوشتههای او درباره مبارزه جانوران برای بقا، پیش از نظریات چارلز داروین و آلفرد تنیسون مطرح شده بود. امروزه، نام او بر روی گونههای مختلفی از گیاهان، جانوران و حشرات نهاده شده است. افزون بر این، مشاهدات او درباره تنوع زیستی سورینام همچنان ارزشمند بوده و به ما نشان میدهد که برخی گونهها چگونه خود را با تغییرات اقلیمی سازگار میکنند.